نگاهی به مفهوم تأمین مالی جمعی و کاربرد فناوری بلاکچین در این حوزه
تأمین مالی جمعی، با ورود فناوری بلاکچین به این حوزه، فرصتهای جدیدی را پیش روی خود میبیند. بلاکچین بهصورت بالقوه و بالفعل توانایی رفع بسیاری از چالشهای این روش تأمین مالی جدید را دارد. علاوه بر جزئیاتی درباره ادعای مطرحشده، در این نوشتار بیشتر با مفهوم تأمین مالی جمعی آشنا میشویم.
تأمین مالی جمعی یا Crowd-funding
از زمان ظهور عصر دیجیتال، گسترش نمایی دسترسی به اینترنت توسط مردم و ورود مفاهیمی مانند کارآفرینی و استارتاپ به مدل سنتی مدیریت، جذب سرمایه برای ایدههای نوآور و جدید از یک موضوع کماهمیت به یک چالش حاد و مهم تبدیل شد. از روشهای اولیه، روش پیشفروش سهام به سرمایهگذاران اولیه با احتمال رشد استارتاپ و خروج موفق سرمایهگذار بود. این روش هنوز یکی از پرطرفدارترین روشهای تأمین مالی ایدههای پرریسک و نوپاست. بانکها نیز با در نظر گرفتن شرایط این نوع از پروژهها، به معرفی وامهای جدید با شرایط بازپرداخت ویژه پرداختند. با توجه به ریسکهای موجود و عدم امکان خروج مطلوب اکثر استارتاپها، این روشها به سمت «تأمین مالی جمعی» یا Crowd-Funding سوق پیدا کردند.
تأمین مالی جمعی گونهای از جمع
سپاری در حوزه تأمین مالی کسبوکارهای نوپا و ایدههای نوآورانه است که در آن «خرد جمعی» است که در تصمیمگیریها عمل میکند. آغاز دوره بلوغ تأمین مالی جمعی درنتیجه بهرهگیری از پتانسیل شبکه اینترنت و ارتباطات آنلاین بود. که سبب ایجاد شتاب فزایندهای در تکامل آن شد. تکنولوژی ۲.۰ web باعث شد «خرد جمعی تحت وب» از طریق شبکههای اجتماعی به خدمت تشخیص ایدهها و پروژههای ناب درآید.
همراه با این تحول، فاصله زمانی جمعآوری وجوه مالی نیز کاهش یافته و امکان برقراری ارتباط مابین کارآفرینان و سرمایهگذاران، تسهیل شده است. در فضای تأمین مالی جمعی، فضای مشارکت برای عموم مردم به نحوی فراهم شده است تا آنها از وضعیت معمول و سنتی خود بهعنوان یک مصرفکننده صرف فراتر بروند. با مشارکت در پذیرش سرمایه، هرچند به مقدار اندک و همچنین پذیرش موفقیت یا عدم موفقیت سرمایهگذاری، در راستای تولید و ترویج خدمت یا محصولی که خرد جمعی آن را تایید کرده است، نقشی اثربخش ایفا کنند.
تامین و توزیع بودجه در تأمین مالی جمعی مبتنی بر تمرکززدایی است. در الگوهای رایج تأمین مالی که مبتنی بر «مدل خطی و متمرکز تجمیع منابع مالی و سرمایهگذاری» است، یک واسطه در نقش کارگزار عمل میکند. درحالیکه در نظام مالی جمعی، تأمین و مسیریابی منابع مالی بهسوی فرصتهای سرمایهگذاری و کارآفرینی، از «مدل شبکهای و توزیعشده» تبعیت میکند. با این توصیف که کارآفرینان و سرمایهگذاران (مشارکتکنندگان) در یک بستر مشارکتی که نوع تکاملیافتهای از شبکههای اجتماعی است، به تعامل با یکدیگر میپردازند. در یک طرف این تعامل، مجموعهای از فرصتهای سرمایهگذاری در قالب ایده یا پروژه وجود دارد. که توسط کارآفرینان معرفی میشود و از جمع درخواست میشود تا برای تأمین مالی مشارکت کنند.
در طرف دیگر، جمعیتی از مردم علاقهمند به سرمایهگذاری هستند که با تکیه بر خرد جمعی و نظام ارزیابی مبتنی بر خرد جمعی شبکه، ضمن تبادل آراء و ارزیابی میزان ریسک و سود هریک از فرصتها، به رتبهبندی و اولویتگذاری آنها میپردازند که درنهایت با انتخاب خوش آتیهترین و مطمئنترین فرصتهای معرفیشده، نسبت به تأمین مالی آن مشارکت میکنند. این چرخه رتبهبندی و مشارکت تا زمانی تکرار میشود که طرحهای منتخب به هدف تأمین بودجه کامل برسد. سپس از فهرست فرصتهای سرمایهگذاری خارج شود.
بازیگر سومی هم نقش «سازمان تأمین مالی جمعی» را بازی میکند. این بازیگر در واقع همان بستر مشارکتی است که از مجموعه سیستمها، زیرسیستمها و فرایندهای گردش اطلاعات و گردش کار تشکیل شده است. در یک کلام همگرا کننده جماعتی است که عزم حمایت و مشارکت در تأمین مالی طرحها و فرصتها را دارند.
رویکرد تأمین مالی جمعی از یک نظام سلسله مراتبی مسطح برخوردار است. در آن صاحبان سرمایه، به طور مستقیم و بدون واسطه به سوی متقاضیان سرمایه هدایت میشوند. از اینرو با تعبیر «بانکداری اجتماعی» نیز از آن یاد میشود.
روشهای تأمین مالی جمعی
وجوهی که از طریق تأمین مالی جمعی به دست میآیند قالبهای متفاوتی دارند: اهداء، قرض (وام)، پاداش و مشارکت.
- اهداء: این روش اغلب در پروژههای غیرانتفاعی یا بشردوستانه کاربرد دارد و مشارکتکنندگان هیچگونه انتظاری در قبال حمایت مالی ارائهشده ندارند. این شیوه تفاوتی با خیرات یا گلریزان در فرهنگ ایرانی ندارد. فرد اهداکننده از عمل خود احساس رضایتمندی و شادی کسب میکند. زیرا به صحت آن باور قلبی دارد و برنامهای را که از آن پشتیبانی کرده است، دارای سودمندی اجتماعی میداند. این مدل معمولا در تأمین مالی نهادهای مدنی و خیریهها استفاده میشود.
- قرض (وام): در این شکل از تأمین مالی، دو طرف ارائهکننده و دریافتکننده وام، بدون واسطه با یکدیگر تعامل میکنند. با این تفاوت که در این مدل طرف ارائهکننده وام یا قرض، بیش از یک نفر و در واقع انبوهی از مردم است. این روش اعطای وام در دو شکل بلندمدت و کوتاهمدت صورت میگیرد. گاهی اوقات، قرضدهنده (مشارکتکننده) وجه خود (یا مبلغی بیش از آن) را در زمان معینی پس خواهد گرفت. اما مواردی دیده شده است که دریافتکننده وجه (کارآفرین) پرداخت عین وجه یا بیش از آن را به سایر متقاضیان نظیر خود در همان شبکه اجتماعی پس از زمانی معین تعهد میکند. درواقع وجوه، سرمایه شبکه تلقی میشوند و در شبکه گردش میکنند.
- پاداش: در مدل مبتنی بر پاداش، فرد تامینکننده در قبال وجهی که پرداخت کرده است، از نوعی پاداش برخوردار میشود. گاهی این پاداش کاملا معنوی است.مثلا اگر تامین مالی برای ساخت یک فیلم صورت گرفته باشد، نام شخص در لیست تولیدکنندگان فیلم ذکر خواهد شد. گاهی نیز پاداش به صورت امکان حضور در یک رویداد مرتبط با موضوع (فرضا مراسم رونمایی از محصول) و در اقتصادیترین حالت، پاداش در حکم پیشخرید محصول است.
- مشارکت: کاربرد این روش در تامین بودجه مورد نیاز برای تحقق یک ایده، راهاندازی یک پروژه یا کسبوکار است. در مقابل مشارکتکننده انتظار دارد تا درصدی از درآمد پروژه به وی تعلق گیرد. در بیشتر موارد سرمایهگذاری تضمین نمیشود؛ اما اگر کسبوکار متقاضی موفق بشود، مشارکتکننده پاداش مالی قابلتوجهی دریافت خواهد کرد. به عبارتی، پرداختکنندگان وجوه، سهامدار کسبوکار میشوند. هرچند، در بسیاری از موارد اوراق رسمی سهام ردوبدل نمیشود، گونهای از اوراق گواهی (بهادار) ارائه میشود. حقوقی که به مشارکتکنندگان در سرمایهگذاری داده میشود، متنوع است؛ از حق رأی در مجمع عمومی گرفته تا دریافت سود سهام یا فروش آن. در عینحال همانند صاحبان کسبوکار، برای مشارکتکنندگان نیز خطر شکست کسبوکار و متضرر شدن وجود دارد. ازآنجا که اجرای مدل مشارکت نیاز به صدور اوراق بهادار (سهام) دارد، این شیوه از تامین مالی جمعی پیچیدهترین و در عینحال کارآمدترین مدل مردمنهاد برای جمعآوری سرمایه است. پیچیدگی در کنار فواید این مدل، نیاز آن به قانونگذاری و نظارت را گوشزد میکند. هر چند تعداد درگاههایی که در جهان بهعنوان واسطه تامین مالی جمعی از مدل مشارکت استفاده میکنند، بسیار کمتر از دیگر مدلها است. به دلیل توجه ویژه برخی دولتها به این مدل و تلاش در تسهیل آن، مدل مشارکت بهسرعت در حال رشد است.
برای شروع روند تامین مالی جمعی، درخواستکننده بر اساس شرایط و هدف نهایی، میتواند از بین این روشها بهترین گزینه را برای ایجاد کمپین خود انتخاب کند. این عملیات معمولا از طریق یک وبسایت واسطه انجام میگیرد. این وبسایتها معمولا فقط در زمان موفقیت کامل کمپین، مبالغ دریافتی را به فرد ایدهپرداز پرداخت میکنند. از طرفی، اگر کمپین موفق نباشد، مبالغ دریافتی به حساب کاربران بازمیگردد.
چالشهای موجود در تامین مالی جمعی
مهمترین چالش موجود در این حوزه اعتماد کاربران به انجام اعمال اشارهشده در کمپین است. سرمایهگذاران کمپین، امکان سنجش پایاپای کمپین، کنترل و آزادسازی منابع مالی را ندارند. از طرفی، ممکن است برگزارکننده کمپین درنهایت به قول خود برای بازپرداخت منابع مالی به شکل سهام، پاداش یا غیره وفا نکند!
مسئله مهم دیگر در بحث تامین مالی جمعی، نقد شوندگی است. سرمایهگذاران، توانایی نقد کردن سهم خود (پاداش، سهام، اوراق و…) را تا زمان از پیش تعیینشده ندارند. از طرفی، حتی با سررسید زمان نقدسازی، ممکن است تقاضا برای محصول،خدمات، سهام یا غیره وجود نداشته باشد!
از دیگر چالشها، مسائل قانونی، عدم امکان شرکت در کمپینها از سراسر جهان، وجود واسطه بین سرمایهگذار و برگزارکننده کمپین، عدم امکان سرمایهگذاری خرد است.
این چالشها، بعد از سال ۲۰۱۵ و با تولد اولین قراردادهای هوشمند بلاکچینی، با تغییرات بنیادی مواجه شد.
انقلابی در تامین مالی جمعی
با ورود فناوری بلاکچین، توسعه قراردادهای هوشمند و افزایش اقبال عمومی نسبت به این فناوریهای نوین، روشهای جدید جذب سرمایه جمعی بر بستر بلاکچین متولد شد.
روشهای موجود برای جذب سرمایه جمعی در این حوزه، با استفاده از ویژگیهای بینظیر بلاکچین و قراردادهای هوشمند، پتانسیلهای خوبی در حوزه تامین مالی نشان دادهاند. این روشها در حال بلوغ هستند و هنوز مسیری طولانی برای بلوغ عملیاتی این روشها در پیش است.
برای درک بهتر این روشها، به بررسی چند روش موجود در این حوزه، به ترتیب و بهصورت خلاصه میپردازیم.
ICO – Initial Coin Offering / عرضه اولیه سکه
اولین متد در این حوزه، ICO یا Initial Coin Offering بود، طبق این روش، فرد (شرکت یا تیم) با ایجاد یک وبسایت و نگارش یک سپیدنامه، اقدام به جذب سرمایه عمومی میکرد.
این روش در سال ۲۰۱۷، با اقبال ویژهای از سمت عموم مواجه شد. برخی از افراد با سرمایهگذاری در این پروژهها سودهای کلان کردند؛ اما اکثریت سرمایهگذاران گرفتار کلاهبرداران یا پروژههای شکستخورده شدند.
طبق آمار Statis، یک شرکت مشاورهای در حوزه عرضه اولیه سکه، در سال ۲۰۱۷، بیش از ۸۰ درصد ICO ها با حجم مالی بیش از یک میلیارد دلار، کلاهبرداری بودهاند. این حجم مالی، بهطور میانگین پتانسیل درآمدزایی بیش از ۲۴۰ میلیون دلار برای دولتها را داشته است!
بعد از فروکش کردن جو حبابی بازار، محققان حوزه بلاکچین به دنبال روشی برای کاهش احتمال کلاهبرداری و افزایش اعتماد سرمایهگذاران بودند. این تحقیقات درنهایت با تولد اولین توکنهای اوراق بهادار یا Security Token، به نتیجه رسید.
STO – Security Token Offering / عرضه اولیه توکن اوراق بهادار
این روش ترکیب هوشمندانهای از دنیای متمرکز و غیرمتمرکز است. در این روش، امکان جذب سرمایه عمومی مبتنی بر بلاکچین برای توکنهای با پشتوانه فراهم شده است. اما این روش با اقبال خوبی از سمت استارتاپها و سرمایهگذاران مواجه نشد. در نتیجه حجم مبادلاتی این روش هنوز در سطح قابلقبولی نیست.
این فرایند، نیازمند پشتیبانی بیشتر از سمت دولتها، سرمایهگذاری حجیم و آموزش به عموم مردم است.
پس از STO نیز محققان بلاکچین، هنوز به دنبال روشی قانونمند، با حداقل دخالت دولت و بدون مرز برای فرایند تامین مالی بر بستر بلاکچین بودند. این تحقیقات منجر به خلق روش IEO یا Initial Exchange Offering در مبحث تامین مالی جمعی بر بستر بلاکچین شدند.
IEO – Initial Exchange Offering / عرضه اولیه صرافی رمزارزی
این روش در حال حاضر بیشترین حجم مبادلات فروش عمومی یا عرضههای اولیه را در اختیار دارد. طبق این روش، عرضه اولیه سکه توسط یک صرافی واسط انجام میگیرد. هدف از آن، تلاش برای قانونمند سازی فروش عمومی توکن، جلوگیری از پولشویی، جعل هویت، فرار مالیاتی و …است.
برای درک بهتر این مسئله، به بررسی روند عملیاتی آن میپردازیم.
طبق روش IEO، فرد، شرکت یا تیم، درخواست فروش عمومی توکن را به صرافیهای رمزارزی دارای مجوز و تاییدشده (از سمت دولت)، با تامین مدارک موردنیاز صرافی، ارسال میکند. در این مرحله، صرافیها به بررسی مدارک و شواهد موجود میپردازند. در مرحله آخر، صرافی با توجه به میزان ریسک موجود در پروژه، احراز هویت بنیانگذاران و بررسیهای فنی، تصمیم به همکاری یا عدم همکاری با پروژه را میگیرد.
IEO ، به دلیل قانونمند بودن صرافیها، هزینههای عملیاتی بالا و احراز هویت بنیانگذاران، احتمال کلاهبرداری را کاهش داده است.
بر اساس آمار وبسایت کوینمارکتکپ، در سال ۲۰۱۹، IEO ها بیش از ۱.۷ میلیارد دلار جذب سرمایه عمومی انجام دادند. با احتساب میانگین مالیات بر درآمد شرکتها، پتانسیل درآمدزایی بیش از ۴۰۸ میلیون دلار برای دولتها داشته است. کشورهایی مثل آمریکا، استونی، سنگاپور، هنگ کنگ، کره جنوبی و انگلستان از این فرصت به خوبی استفاده کردهاند.
سخن پایانی
روش های عرضه اولیه و عمومی در حوزه بلاکچین، به سرعت در حال بهروزرسانی و بلوغ هستند. با رشد اقبال عمومی نسبت به رمزارزها و فناوری بلاکچین، حجم مبادلات عرضههای اولیه نیز به سرعت افزایش خواهد یافت.
نهادهای مالی سنتی، با ایجاد استراتژی منظم و قانونی، امکان درآمدزایی مستقیم و غیرمستقیم از این حوزه را خواهند داشت. به یاد داشته باشیم که اولینها در فناوری، در اکثریت مواقع، برنده هستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.