توکـن؛ این فناوری جـدیـد سـرمـایـه‌گـذاری چگـونـه روندهای تغییر در اقتصاد جهان را شتاب می‌بخشد و استاندارد جدید پولی را خلق می‌کند

 

اقتصاد توکن و اقتصاد اشتراکی چیست و چگونه در حال تغییر جهان است؟ برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا این سوال را بررسی کنیم که اقتصاد چگونه کار می‌کند؟ رشد از کجا می‌آید؟ این‌همه اختلاف طبقاتی در جهان به چه علتی وجود دارد؟ چرا برخی از نظر سطح دسترسی به رفاه وضعیت بهتر و برخی وضعیت بدتری دارند؟ پاسخ به این پرسش‌ها به‌راحتی ما را در دام بحث‌های بی‌سرانجام می‌اندازد. بنابراین در این مقاله صرفاً مدل‌هایی برای درک این پرسش‌ها و نه لزوماً پاسخ آنها ارائه می‌شود.

رشد در اقتصاد

رشد در اقتصاد اساسی از سه منبع شروع می‌شود: ثروت، ابزار و نوآوری. ثروت هر چیزی است که به‌نوعی ذخیره ارزش را انجام داده است. به‌عنوان نمونه اگر همگان قبول دارند که طلا یا سکه طلا وسیله‌ای برای ذخیره ارزش است، طلا نوعی ثروت است. یا مثلاً اگر همگان (اکثریت) قبول دارند که ملک نوعی ابزار ذخیره ارزش است، ملک هم ثروت است.

-ثروت:

ثروت جنبه‌های گوناگونی دارد و پول که خود نوعی وسیله ذخیره ارزش است، ابزار اندازه‌گیری ثروت هم هست. در مبادلات روزمره هم از پول استفاده می‌کنیم. پس پول نه‌تنها ابزار ذخیره ارزش است بلکه ابزار اندازه‌گیری ارزش و مبادله ارزش هم هست. به همین دلیل پول (و به‌طورکلی ارز) در اقتصاد جایگاه ویژه‌ای دارد و برخی ثروت و پول را معادل هم می‌دانند. درحالی‌که پول نوعی ثروت است و نسبت به دیگر ابزارهای ذخیره ارزش بدون پشتوانه است و ارزش ذهنی دارد. به عبارتی تا زمانی که در یک جغرافیا توافق جمعی بر سر ارزشمند بودن پول وجود دارد پول ارزش دارد. اکثر پول‌ها در جغرافیایی محدود کاربرد دارند. ارزهای کمی هستند که در خارج از جغرافیای اصلی خود هم ارزشمند محسوب می‌شوند.

-نیروی کار:

دومین ابزار خلق ارزش و رشد در جهان ابزارهای بهره‌وری یا نیروی کار است. اگر زمین را نوعی ثروت بدانیم نیروی کاری که می‌تواند زمین را شخم بزند ابزار بهره‌وری محسوب می‌شود. در فعالیت­های اقتصادی انسان‌ها و چیزهایی که برای افزایش بهره‌وری استفاده می‌شود نوعی ابزار هستند. ابزارها از طریق افزایش میزان تولید خلق ارزش و ثروت می‌کنند و میزان بهره‌مندی آنها تابعی از خلق ارزش است. اگر کسی بتواند ۱۰ برابر فرد دیگری از یک زمین محصول به دست آورد، باید ۱۰ برابر ادرآمد داشته باشد. در اقتصاد عواملی دخیل هستند و لزوماً کسی که ۱۰ برابر خلق ارزش می‌کند ۱۰ برابر عایدی مالی ندارد.

-نوآوری:

سومین راه خلق ارزش و ایجاد رشد در اقتصاد نوآوری است. برخلاف تصور نوآوری فعالیت بدون نظم نیست و درآمدزایی از نوآوری فعالیتی نظام‌مند و مبتنی بر روش‌های اصولی است. اگر از استثناها بگذریم، هرگز نمی‌توانیم به‌صورت تصادفی و موردی از نوآوری درآمدزایی کرد. حداقل ۱۰ نوآوری مشخص وجود دارد و افراد، کسب‌وکارها و کشورها معمولاً یک یا چند مورد را استفاده می‌کنند.

بنابراین ثروت، ابزار و نوآوری راه‌های خلق ثروت و رشد در اقتصاد هستند. اقتصاد توکن و اقتصاد اشتراکی نوعی نوآوری هستند. این نوآوری مالک و راهبر مشخصی ندارد و خرد جمعی پیشران آن است. اقتصادها در دوران تکامل خود مسیرهای گوناگونی را طی کردند. اکنون وارد دورانی شده‌ایم که ابزاری مثل پول در حال تغییروتحول جدی است. این تغییروتحول جدی در ابزار زمینه رشد کسب‌وکارهای جدیدی را فراهم کرده است. همه آنهایی که زودتر بتوانند فرصت‌های موجود را درک کنند، فرصت بیشتری دارند. مانند دنیای واقعی که طلای خودش را دارد، در دنیای دیجیتال نیز معدنی هست که «توکن» نام دارد.

نسل جدید مالکیت

تفاوت توکن نسبت به تمام نوآوری‌های قبلی چیست؟

توکن‌ها جایگزین و مکمل ابزارهای اعلام مالکیت مانند پول هستند. نوآوری‌های قبلی در چارچوب اقتصادی فیات (بدون پشتوانه) فعالیت می‌کردند. برای نمونه اینترنت، کامپیوتر و موبایل هیچ‌کدام منطق پول‌های موجود را به هم نزدند. حتی زمانی که پول‌های فیزیکی (سکه و اسکناس) الکترونیکی و دیجیتال شدند منطق آن­ها حفظ شد. ما در دنیای دیجیتال زمانی که از کارت‌های اعتباری استفاده می‌کردیم، همان منطق دنیای فیزیکی را دنبال می‌کردیم. توکن‌ها و اقتصاد کریپتو به تغییر آن چیزی که به‌عنوان پول می‌شناسیم، پرداخته است. توکن و کریپتو نه ‌تنها نوآوری هستند، بلکه منطق متفاوتی با ابزارهای مالکیت موجود مانند پول دارند.

توکن و کریپتوکارنسی از مهم‌ترین دستاوردها بیت‌کوین در اقتصاد است؛ اما بیت‌کوین همه ماجرا نیست. همان‌گونه که آمازون و گوگل همه اینترنت نیستند و امروز یاهو تضعیف شده هرچند زمانی بزرگ‌ترین بازیگر اینترنت بود. سال ۲۰۱۷ بیت‌کوین به دلیل روند صعودی قیمتش به کانون توجه مهمی تبدیل شد. برای برخی بیت‌کوین، صرفا روند افزایشی قیمت داشت. برای دیگران شبیه حباب گل لاله و حباب دات کام بود و منتظر بودند این حباب بترکد. آنهایی که تصور می‌کردند با خریدن بیت‌کوین به‌سرعت پولدار می‌شوند درست فکر نمی‌کردند. آن­ها که سرمایه‌گذاری روی کالای دیجیتال بدون پشتوانه و غیرفیزیکی را احمقانه می­دانستند هم اشتباه می­کردند. سرمایه‌گذاری در بیت‌کوین ریسک‌های زیادی ولی فرصت‌هایی عالی هم دارد.

با خلق بیت‌کوین و شروع اقتصاد توکن و کریپتو برای اولین‌بار در تاریخ انتقال ارزش بین افراد دور از هم بدون نیاز به واسطه‌ای قابل‌اعتماد مانند بانک یا دولت ممکن شد. سال ۲۰۰۸ ناشناسی (با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو) وایت‌پیپری ۹ صفحه­ای منتشر کرد. این سفیدنامه راه‌حلی برای مسئله ژنرال‌های بیزانسی (مسئله قدیمی در علوم کامپیوتر) بود که «بیت‌کوین» نامیده شد. بیت‌کوین برای اولین‌بار امکان انتقال سریع و مطمئن ارزش بین دو نقطه از جهان را فراهم کرد. دستاوردهای اقتصادی بیت‌کوین گسترده‌تر از خود بیت‌کوین است.

نگاه سرمایه گذاران به ارزهای دیجیتال چگونه است؟

سرمایه‌گذاران در هنگام مواجهه با بیت‌کوین و اساساً همه کوین‌ها و توکن‌هایی که بعد از ابداع بیت‌کوین ایجاد شدند نگاه سرمایه‌گذارانه خود را حفظ می‌کنند. آن­ها به توکن‌ها مانند یک کالای دیجیتال کمیاب نگاه می‌کنند. به طور خاص بیت‌کوین یک توکن دیجیتالی قابل نقل‌وانتقال است که در فرایندی با عنوان «ماینینگ» تولید می‌شود. اما همه توکن‌ها از طریق ماینینگ تولید نمی‌شوند. برای راحتی می‌توان ماینینگ را فرایندی مانند استخراج طلا از معادن تصور کرد. با این تفاوت مهم که ماینینگ مبتنی بر یک برنامه از پیش تعیین شده است. مثلا بیت‌کوین حداکثر ۲۱ میلیون واحد قابل استخراج دارد و تا امروز بیش از ۱۸میلیون از آن استخراج شده است. هر ۴ سال یک بار نیز واحدهای قابل استخراج نصف می‌شود. در حال حاضر هر ۱۰ دقیقه ۶.۲۵ بیت‌کوین استخراج می‌شود که تا کم‌تر از ۴ سال دیگر نصف می‌شود. این روند تا سال ۲۱۴۰ استخراج بیت‌کوین تقریباً متوقف می‌شود.

توکن‌هایی مانند بیت‌کوین از سوی هیچ کالای فیزیکی پشتیبانی نمی‌شوند. البته در جهان توکن‌هایی وجود دارد که با کالاهای فیزیکی پشتیبانی می‌شوند. همچنین توکن‌ها از سوی هیچ دولت و شرکتی پشتیبانی نمی‌شوند. با این‌حال توکن‌هایی در جهان وجود دارد که دولت‌ها یا شرکت‌هایی آنها را ضمانت می‌کنند. با وجود این، این سوال مطرح می‌شود که اساساً چرا توکن‌ها ارزش دارند؟

در دنیای توکن و کریپتو برخلاف سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات یا کالاهایی مانند نفت و گندم، نمی‌توان آن­ها را بر مبنای تحلیل گردش نقدی تنزیلی یا تقاضا برای تولید کالاهایی با مرتبه بالاتر ارزش‌گذاری کرد. توکن‌ها در دسته متفاوتی از کالاهای پولی قرار می‌گیرند که ارزش آنها بر اساس نظریه بازی‌ها تعیین می‌شود. یعنی هر یک از بازیگران بازار این کالا را بر اساس ارزیابی خود یا ارزیابی دیگران ارزش‌گذاری می‌کنند. برای درک نظریه بازی در کالاهای پولی باید ریشه‌های خلق پول را بررسی کنیم.

خلق توکن

اگر بخواهیم پیدایش توکن را بررسی کنیم و بدانیم که توکن‌ها از کجا آمده‌اند، لازم است، ریشه‌های تاریخی پول را بررسی کنیم.

ریشه‌های پول

پول‌ها چگونه وارد زندگی ما شدند؟

برخلاف تصور ما پول تاریخ طولانی ندارد. مهم‌ترین مظهر و نماد پول یعنی اسکناس تاریخ بسیار کوتاه‌تری نسبت به خود پول دارد. سکه و اسکناس مظاهر پول هستند. پول در روایت تاریخی معمولاً این‌طور گفته می‌شود که جایگزین ابزار تهاتر در مبادلات شده است. هرچند شواهد تاریخی در تأیید این مدعا وجود ندارد.

در جوامع اولیه بشری انسان‌ها به‌صورت کالا به کالا مبادله (و نه معامله) انجام می‌دادند. این روش محدودیت‌های بسیاری را به همه تحمیل می‌کند. به‌عنوان نمونه در مبادله کالا به کالا مقیاس و جغرافیای انجام مبادله بسیار محدود است؛ البته یکی از مشکلات مهم مبادله کالا به کالا مشکل تطابق دوطرفه است. مثلاً فردی که سیب‌زمینی کشت می‌کند ممکن است بخواهد با فردی که ماهی می‌گیرد مبادله کند؛ اما اگر ماهی‌گیر سیب‌زمینی نخواهد، مبادله قابل انجام نیست. به‌مرور مردم شروع به نگهداری اشیا کلکسیونی کردند چون کمیاب بودند و ارزش نمادین داشتند؛ چیزهایی مانند صدف، دندان حیوانات و سنگ‌ها.

منشا پول- نیک زابو

«نیک زابو» در مقاله‌ای با عنوان «منشأ پول» نشان می‌دهد که تمایل انسان برای اشیا کلکسیونی در مقایسه با انسان‌های اولیه و رقبای بیولوژیکی نزدیک خود یعنی نئاندرتال‌ها مزیتی در آنها به وجود آورد. زابو می‌گوید نقش تکاملی اصلی و نهایی اشیا کلکسیونی وسیله‌ای برای ذخیره‌سازی و انتقال ثروت بود. ابتدا این اشیا کلکسیونی بودند که به نحوی نقش پول‌های ابتدایی را ایفا می‌کردند و امکان مبادله بین گروه‌های متفاوت را از طریق انتقال ثروت بین نسل‌ها فراهم می‌کردند. در جوامع قدیم تبادل و انتقال این اشیا بسیار نادر بود و این کالاها بیشتر به‌جای این‌که مانند جوامع مدرن و امروزی وسیله‌ای برای مبادله باشند نقش وسیله‌ای برای ذخیره ارزش بودند.

زابو می‌گوید: «پول بدوی در مقایسه با پول مدرن سرعت گردش بسیار کمی داشت. به این صورت که فرد در کل عمر خود تنها می‌توانست تعداد انگشت‌شماری مبادله انجام دهد. با این اوصاف یک شیء باارزش و بادوام (چیزی مانند ارث) می‌توانست نسل‌ها دوام بیاورد و با هر تبادل بر ارزش خود بیفزاید؛ و حتی ارزش آن به حدی برسد که دیگر نتوان مبادله را انجام داد.»

پرسش پیش روی جوامع اولیه این بود که کدام اشیا را جمع‌آوری یا تولید کنند؛ این معمای مهمی بود که در نظریه بازی مطرح می‌شود. انسان‌های جوامع اولیه باید مشخص می‌کردند که چه چیزی مطلوب انسان‌های دیگر است. در صورتی که آنها به‌درستی این اشیا را تشخیص می‌دادند سود زیادی نصیب مالک آنها در جهت تکمیل مبادلات و کسب ثروت می‌شد.

تکامل پول در قبایل

برخی از قبایل (مثل ناراگان ست‌ها در آمریکا) در تولید اشیا باارزش که صرفاً برای تجارت کاربرد داشتند خبره شدند. هرچقدر پیش‌بینی تقاضای آتی برای یک کالای باارزش سریع­تر باشد، سود بیشتری عاید مالک می‌شود. زیرا در مقایسه با زمانی که تقاضا برای آن افزایش می‌یابد می‌توان آن را ارزان‌تر خرید. همچنین خرید یک کالا به امید ایجاد تقاضا در آن به‌عنوان وسیله‌ای برای ذخیره ارزش در آینده باعث می‌شود شتاب پذیرش آن برای همین هدف بیشتر شود. این حرکت دایره‌ای یک حلقه بازخورد است که جوامع را ترغیب می‌کند تا بر سر تنها یک وسیله ذخیره ارزش سریع به توافق برسند. در نظریه بازی‌ها به این حلقه تعادل «نش» می‌گویند. وقتی یک وسیله ذخیره ارزش به این تعادل را پیدا کند جوامع رونق می‌یابند. چرا که این کار تا حد زیادی مبادله و تقسیم کار را تسهیل می‌کند و تمدن از این طریق ظهور می‌یابد و رشد می‌کند.

پول پس از توسعه دادوستد

پس از هزاران سال و با رشد جوامع بشری و توسعه راه‌های دادوستد و معامله از طریق وسایل ذخیره ارزشی که در هر جامعه ایجاد شده بود رقابت بین وسیله‌های ذخیره ارزش بالا گرفت. بازرگان‌ها و تاجران باید بین حفظ سود معامله خود برحسب ابزار ذخیره ارزش جامعه مبدأ و مقصد یا توازنی میان این دوراهی انتخاب می‌کردند. مزیت پس‌انداز برحسب ابزار ذخیره ارزش جامعه دیگر هم تسهیل دادوستد در جامعه خارجی بود.

پس‌انداز دارایی بازرگانان برحسب ابزار ذخیره ارزش خارجی باعث می‌شود تا پذیرش آن در جوامع خود آنها هم تسهیل شود. چرا که قدرت خرید خارجی پس‌انداز آنها را افزایش می‌داد. مزایای یک ابزار ذخیره ارزش خارجی نه‌تنها در زمان واردات بلکه در خود جوامع نیز شامل حال بازرگانان و دست‌اندرکاران می‌شد. وقتی دو جامعه بر سر استفاده از یک وسیله ذخیره ارزش واحد به توافق می‌رسیدند هزینه انجام دادوستد با هم را تا حد زیادی کاهش و ثروت مبتنی بر معاملات خود را افزایش می‌دادند.

اولین‌بار در قرن ۱۹ میلادی اغلب کشورها بر سر یک ابزار ذخیره ارزش واحد یعنی طلا به توافق رسیدند و این دوره شاهد رشد بیگ‌بنگ گونه معاملات تاریخ بشر بودیم. لرد کینز در این باره نوشته است: «در آن دوران رونق اقتصادی بسیار فوق‌العاده بود هر فردی با هر ظرفیت یا شخصیت یا از هر طبقه‌ای می‌توانست با هزینه کم و کم‌ترین مشکل به رفاه و امکاناتی دست یابد که حتی در مخیله پادشاهان قدرتمند و ثروتمند سال‌های پیش نمی‌گنجید. ساکنان لندن می‌توانستند سفارش‌های خود را تلفنی بدهند. درحالی‌که در تخت خود چای می‌نوشند؛ محصولات متعدد و مناسب را از سراسر جهان با هر تعدادی که بخواهند و در مدت‌زمان نسبتاً کوتاه در درب منزل خود تحویل بگیرند».

ویژگی‌های یک ابزار ذخیره ارزش مناسب

ابزارهای ذخیره ارزش با هم رقابت می‌کنند. این ویژگی‌های آنها است که یک ذخیره ارزش خوب را از بد مشخص می‌کند؛ به‌گونه‌ای که یک ذخیره ارزش مناسب می‌تواند به‌مرورزمان میزان تقاضای بیشتری به دست آورد. تا امروز کالاهای زیادی به‌عنوان ذخیره ارزش یا پول اولیه مورداستفاده قرار گرفته‌اند ولی برخی ویژگی‌ها در برخی کالاها بوده است که آنها را ابزار ذخیره ارزش بهتری کرده است. یک ابزار ذخیره ارزش ایده‌آل ویژگی‌های زیر را دارد:

  • دوام
  • قابلیت حمل
  • قابلیت تعویض
  • قابلیت تأیید
  • قابلیت تقسیم‌پذیری
  • کمیابی
  • تاریخچه ثبت‌شده
  • مقاومت در برابر سانسور
در ادامه هرکدام را به‌ صورت مختصر توضیح می‌دهیم:

دوام: این کالا نباید فاسد شود یا راحت از بین برود؛ برای همین گندم ذخیره ارزش مناسبی نیست.

قابلیت حمل: حمل‌ و ذخیره‌سازی آن آسان باشد، بتوان آن را مقابل دزدی و گم‌شدن حفظ کرده و در فواصل دور استفاده کرد. مثلا گاو نسبت به دستبند طلا انتخاب خوبی نیست.

قابلیت تعویض: نمونه­ای از این کالا را باید بتوان با مقداری برابر تعویض کرد تا مشکل تطابق دوطرفه حل شود. به همین دلیل طلا نسبت به الماس که شکل و کیفیت نامشخصی دارد گزینه بهتری است.

قابلیت تأیید: این کالا را باید بتوان سریع شناسایی و اعتبارش را تأیید کرد. تأیید آسان باعث اعتماد بیشتر گیرندگان و افزایش میزان دادوستد می‌شود.

قابلیت تقسیمپذیری: این کالا را باید بتوان به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کرد. این ویژگی در جوامع اولیه‌ اهمیت زیادی نداشت، اما با رونق دادوستد و دقیق‌تر شدن مقادیر مبادله، اهمیت یافت.

کمیابی: نیک زابو می­گوید یک کالای پولی باید «ارزش بالای غیرقابل جعلی» داشته باشد؛ نباید فراوان باشد یا تولید و دستیابی به آن آسان باشد. کمیابی مهم‌ترین ویژگی ذخیره ارزش است و باعث تمایل انسان به جمع­ آوری اشیا کمیاب می­شود و منشأ ارزش اصلی ذخیره ارزش است.

تاریخچه ثبت شده: طولانی بودن پیشینه ارزش‌گذاری و درک یک کالا، موجب مطلوبیت آن برای ذخیره ارزش می­شود. ذخایر ارزش دیرینه را به‌سختی می‌توان عوض کرد؛ مگر آن که با زور انجام شود یا کالایی با ویژگی‌های بهتر وجود داشته باشد.

مقاومت در برابر سانسور: مقاومت در برابر سانسور در جامعه مدرن و دیجیتال به دلیل وجود نظارت‌های فراگیر اهمیت بیشتری پیدا کرده است. این ویژگی به میزان جلوگیری از نگهداری و استفاده از کالا توسط شخص خارجی مثل یک شرکت یا دولت گفته می‌شود. کالاهایی که در برابر سانسور مقاوم هستند برای افرادی مناسب‌اند که تحت کنترل‌های اجباری سرمایه یا ممنوعیت‌هایی از انواع مختلفی دادوستدهای صلح‌آمیز قرار دارند.

تکامل پول

در اقتصاد مدرن پولی، نسبت به نقش واسطه مبادله‌ای پول وسواس خاصی وجود دارد. در قرن بیستم دولت‌ها صدور پول را انحصاری کرده و به‌صورت مکرر کاربرد آن را به‌عنوان ذخیره ارزش از بین بردند. همچنین این باور غلط را به وجود آوردند که نقش اولیه پول وسیله‌ای برای مبادله است. بسیاری از افراد توکن را برای ایفای نقش پول مناسب نمی‌دانند. آنان معتقدند قیمت آن بیش از حد متغیر است و نمی‌تواند وسیله‌ای برای مبادله باشد؛ اما این نگرش صحیح نیست.

طلا از قدیم کالای با ارزشی بوده که بیشتر برای مقاصد تزئینی از آن استفاده می‌شده است. کاربرد دوم آن ذخیره ارزش، کاربرد سوم آن وسیله‌ای برای مبادله و درنهایت وسیله‌ای برای سنجش ارزش بوده است.

در واژگان امروزی، پول همواره در ۴ مرحله زیر تکامل پیدا می‌کند:
۱- کلکسیونی بودن:

در اولین مرحله از تکامل پول، پول صرفاً به‌خاطر ویژگی‌های عجیب و غریبش و معمولاً به دلیل وسواس و هوس دارنده آن مورد تقاضا قرار می‌گیرد. صدف، دانه‌های گردنبند و طلا پیش از انتقال به نقش‌های آشناتر پول، اشیائی کلکسیونی بودند.

۲- ذخیره ارزش:

بعد از گذر از مرحله اول، پول به‌عنوان وسیله‌ای برای ذخیره ارزش در گذر زمان شناخته می‌شود. بعد از آن که کالایی به‌عنوان ذخیره ارزشی مناسب شناخته می‌شود، قدرت خرید آن افزایش می‌یابد؛ چرا که مردم بیشتری برای این هدف به آن نیاز خواهند داشت. قدرت خرید یک ذخیره ارزش، به‌ناچار کاهش خواهد یافت؛ چراکه مردم بیشتری آن را نگهداری کرده و دیگر خبری از هجوم افراد جدید به سمت آن نخواهد بود.

۳- واسطه مبادله:

زمانی که پول کاملاً به‌عنوان ذخیره ارزش پا می‌گیرد، قدرت خرید آن به ثبات می‌رسد. با ثابت شدن قدرت خرید هزینه فرصت استفاده از پول جهت انجام مبادلات به‌قدری کاهش می‌یابد. این پول برای استفاده به‌عنوان وسیله مبادله مناسب شود. در روزهای اول پیدایش توکن بسیاری از مردم هزینه فرصت بسیار بالای استفاده از توکن به‌عنوان وسیله مبادله به‌جای ذخیره ارزش را درک نمی‌کردند. داستان معروف فردی که با ۱۰ هزار توکن (در زمان نوشتن این مطلب ۹۴ میلیون دلار ارزش دارد) دو عدد پیتزا خرید، بیانگر همین مسئله است.

۴- واحد محاسبه:

زمانی که کاربرد پول به‌عنوان وسیله مبادله به حداکثر می‌رسد، قیمت کالاها بر اساس آن محاسبه می‌شود. به این معنی که نسبت مبادله در برابر پول برای اغلب کالاها وجود خواهد داشت. این تصور غلطی است که قیمت توکن برای اغلب کالاهای امروزی قابل‌استفاده است. برای مثال درست است که می‌توان با استفاده از بیت‌کوین یک فنجان قهوه خریداری کرد؛ اما مسئله این است که قیمت لیست شده آن قیمت واقعی بیت‌کوین نیست؛ بلکه قیمت دلاری است که موردنظر فروشنده بوده و بر اساس نرخ USD/BTC  به بیت‌کوین تبدیل شده است.

یک ذخیره ارزش نوظهور برای آن که در سطح جامعه عمومی شود، موانع سازمانی زیادی دارد.

در سال‌های آینده «مبنای پولی»، توکن خواهد بود.

جهت دریافت فایل pdf، کلیک نمایید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.