هر بازار اقتصادی در جهان در مقیاسی  بین تمرکز و عدم تمرکز قرار می‌گیرد. اما این دو مقوله چگونه در کنار یکدیگر می‌نشینند و با هم تعامل دارند؟

 

شاید تعریف «بازار غیرمتمرکز» تا حدودی مبهم به نظر بیاید. اما می‌توانیم به‌جای یک تعریف پیچیده و دشوار، این مفهوم را به امروز به این شکل ساده کنیم که :«هر بازار اقتصادی در جهان در مقیاسی  بین تمرکز و عدم تمرکز قرار می‌گیرد».

برای مثال، اگرچه رایانه‌ها و ابزارهای الکترونیکی معاملات سهام را بسیار غیرمتمرکزتر از قبل ارائه می‌کنند، اما به‌طور کلی، بازار سهام بسیار متمرکزتر از بسیاری از بازارهای دیگر است. معاملات هنوز از طریق چند سازمان متمایز انجام می‌شود، و نهادهای نظارتی وجود دارند که رویه‌ها و قوانین را تعیین می‌کنند.

در همین حال، بازارهایی مانند ارزهای دیجیتال بسیار بیشتر به سمت مقیاس غیرمتمرکز می‌لغزند.  این بازارها در مقایسه با سیستم‌های ساختاریافته‌تر، مانند سیستم‌های مربوط به سهام، تحت مقررات بسیار کمتر و با تنوع بسیار بیشتری در رویه‌های معاملاتی عمل می‌کنند.

اما این بدان معنا نیست که همیشه کالاهای جدید در بازارهای غیرمتمرکز و کالاهای قدیمی در بازارهای متمرکزتر معامله می‌شوند.

در این مقاله به کارکردهای ساختارهای متمرکز و غیرمتمرکز و نسبت آن‌ها با همدیگر می‌پردازیم.

 

تعریف بازاریابی غیرمتمرکز

عملیات بازاریابی برای بقای هر کسب و کاری ضروری است. بخش بازاریابی مسئول این است که اطمینان حاصل کند کسب و کار چه محصولاتی را برای رفع نیازهای مشتریان در دسترس دارد. بخش‌های بازاریابی به‌طور معمول تمایل دارند به‌عنوان بخش‌های متمرکز یا غیرمتمرکز فعالیت کنند. تفاوت بین این دو، بهترین تعریف بازاریابی غیرمتمرکز است.

 

نحوۀ تعامل ساختارهای متمرکز و غیرمتمرکز

همان‌طور که در ابتدای مقاله اشاره شد، هر بازار اقتصادی در جهان در مقیاسی  بین تمرکز و عدم تمرکز قرار می‌گیرد. اما این دو مقوله چگونه در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و با هم تعامل دارند؟

عدم تمرکز

در سازمانی که دارای بخش بازاریابی غیرمتمرکز است، عملیات توسط هر یک از بخش‌های تشکیل‌دهنده فردی در هر بخش تعیین می‌شود. به‌عبارت‌دیگر، متخصصان روابط عمومی مستقل از وب‌سایت یا بخش تجارت الکترونیک تصمیم می‌گیرند و  هر بخش دارای استقلال زیادی برای انجام عملیات خاص خود است. با این حال، این لزوماً به این معنی نیست که بخش‌ها می‌توانند کارها را هر طور که می‌خواهند انجام دهد، زیرا اقدامات آن‌ها ممکن است همچنان منوط به تأیید مدیران بازاریابی و عملیات باشد.

تمرکز

یک بخش بازاریابی متمرکز عمدتاً تحت کنترل و هدایت یک تیم واحد از مدیران اجرایی است که بر هر بخش نظارت می‌کنند و اطمینان می‌دهند که اقدامات هر بخش از اهداف کل مجموعه پشتیبانی می‌کند. به عبارت بهتر،  سطح کنترلی که هر بخش بر تصمیمات خود دارد متفاوت است. در یک بخش بازاریابی متمرکز، کنترل عملیات تکنولوژیکی و پایگاه‌های داده‌ای که برای حمایت از تلاش‌های بازاریابی استفاده می‌شوند در دست کسانی باقی می‌ماند که کل بخش را کنترل می‌کنند.

مزیت‌ها

بخش‌های بازاریابی معمولاً ترکیبی از عملیات متمرکز و غیرمتمرکز را پیش می‌برند. تمرکززدایی، تفکر آزاد و استفاده از راه‌حل‌های خلاقانه را تشویق می‌کند، به‌ویژه در بخش‌هایی که کنترل متمرکز کمی وجود دارد. در بخش‌های متمرکزتر، ممکن است این ویژگی‌ها هم وجود داشته باشند، اما بیشتر تحت کنترل تیم یا افرادی هستند که مسئول رهبری عملیات بخش هستند. در بخش‌های غیرمتمرکز، مدیران نیازی به مدیریت خرد ندارند. در عوض، آن‌ها می‌توانند به‌جای جزئیات عملیات روزانه بر روی وظایف مدیریتی مهم‌تری تمرکز کنند. در این مدل، مدیران سطوح پایین به‌جای اینکه در همه تصمیم‌گیری‌ها تحت کنترل مدیریت رده بالا باشند، تجربیات حیاتی بیشتری کسب می‌کنند و فرصت نشان دادن استعدادهای خود را دارند.

معایب

برخی از کاستی‌ها و معایب معمول در بخش‌های بازاریابی غیرمتمرکز نیز وجود دارند. عدم هماهنگی بین بخش‌های  مختلف ممکن است باعث سردرگمی و ارسال پیام‌های متناقض به مشتریان هدف شود. تفکر خلاق ذاتی این مدل نیز ممکن است در مزایای آن محدود باشد. عدم اشتراک‌گذاری بین بخش‌ها ممکن است تنها منجر به اجرای نوآوری در یک بخش شود، نه در کل بخش. علاوه بر این، ممکن است در برخی سازمان‌ها ادغام دیدگاه و تصمیمات مدیران سطح پایین در استراتژی شرکت بزرگ‌تر به‌عنوان یک کل دشوار باشد.

 

انواع ساختارهای سازمانی

سه ساختار سازمانی اصلی با ترکیبی از این ویژگی‌ها وجود دارد.

ساختار ساده

واحدهای سازمانی یک ساختار سازمانی ساده یا دپارتمان مسئولیت بخش‌هایی از عملیات سازمان مانند تولید، فروش، منابع انسانی و مالی را بر عهده دارند. این نوع سازمانی با مسیرهای گزارش دهی واحد در یک هرم سلسله مراتبی از متمرکزترین ساختارها است،

ساختار ساده در سازمان‌های کوچک‌تری که مدیر از فضای کار فاصله زیادی ندارد، رایج‌تر است. همان‌طور که سازمان رشد می‌کند، تصمیم‌گیری متمرکز به یک نقطه ضعف تبدیل می‌شود، زیرا اطلاعات باید از سطح کاری به بالای هرم منتقل شود و تصمیمات هم باید از طریق سطوح مختلف منتقل شوند.

ساختار عملکردی

در یک سازمان با ساختار عملکردی، متخصصان یا کارشناسان وظایف استانداردی مانند حسابداری و مهندسی را انجام می‌دهند. مدیران واحدهای عملکردی از آنجایی که در حوزه‌های خود تخصص دارند، از استقلال بالایی در تصمیم‌گیری در بخش‌های خود برخوردار هستند. در سازمان‌هایی با ساختار عملکردی، تصمیم‌گیری اسماً متمرکز است، اما مدیر با وجود اینکه قسمتی از اختیارات مرکزی را به متخصصان بخش‌های خود تفویض می‌کند، آزاد است که بر روی موضوعات کلان شرکت و اهداف کلی تمرکز کند.

ساختار ماتریسی

سازمان‌های ماتریسی، کنترل دقیق و کارایی بالای ساختار سلسله مراتبی را به نفع افزایش انعطاف‌پذیری و قابلیت انطباق سریع با یک محیط در حال تغییر کنار می‌گذارند. در این ساختار،  تصمیم‌گیری برای کارکردهای داخلی سازمانی سلسله مراتبی باقی می‌ماند، اما در امور مربوط به کار ماهیت غیرمتمرکز را دنبال می‌کند. در این ساختار، کارکنان در بخش امور روزانه به یک سرپرست و در بخش پیشبرد اهداف و چشم‌انداز مجموعه  کار گزارش می‌دهند. مسائل مربوط به کار در سطح کاری انجام می‌شود و به آن مدیران اجازه می‌دهد تا بر اساس مشاهدات خود تصمیمات سریع بگیرند. زمانی که نیاز به پاسخگویی سریع باشد، سازمان ماتریسی نسبت به انواع دیگر مؤثرتر است.

 

نقش ساختارهای سازمانی در بهبود فرآیندها

ساختار یک سازمان می‌تواند بر کارایی عملیات و توانایی آن برای انطباق با محیط خود در صورت تغییر شرایط تأثیر بگذارد. برخی از ساختارهای سازمانی در حصول اطمینان از انجام کار طبق مقررات و رویه‌ها عملکرد درستی دارند و بعضی دیگر در مدیریت تغییرات بهتر عمل می‌کنند. یک سازمان با ساختار مناسب، تلاش لازم برای هماهنگی کار بین بخش‌ها را با کنترل کار و انعطاف‌پذیری برای واکنش به رویدادهای خارجی متعادل می‌کند.

ساختار یک سازمان تعیین می‌کند که مدیران چگونه اختیارات را تفویض و مسئولیت‌ها را تعیین کنند. ویژگی‌های کلیدی ساختار درجه تمرکز، ماهیت تقسیم به واحدهای سازمانی و مسیرهای گزارش دهی است. ساختارهای بسیار متمرکز با واحدهای عملکردی یا بخش‌بندی‌شده و مسیرهای گزارش‌دهی منفرد دارای کنترل‌های دقیق و کارآمد هستند، هرچند انعطاف لازم را ندارند. ساختارهای غیرمتمرکز با واحدهای سازمانی کار محور و مسیرهای گزارش دهی متعدد، کنترل کمتری اعمال می‌کنند و نیاز به هماهنگی بیشتری دارند. این ساختارها  برای محیط‌هایی که به‌سرعت در حال تغییر هستند مناسب‌ترند.

 

برای آشنایی با پلتفرم تامین مالی جمعی ققنوس بر روی لینک زیر کلیک کنید.