تامین مالی جمعی بلاکچین تامين مالی جمعي

مصاحبه با محمد مرفوع مدیر کل دفتر تامین مالی و سرمایه‌گذاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری درباره تامین مالی جمعی

 

ققنوس در ماه‌های گذشته توانست موافقت اصولی تامین مالی جمعی را دریافت کند؛ اما تامین مالی جمعی تا زمانی که به نقطه اوج بهره‌برداری ملی خود برسد، راه درازی را در پیش دارد. ازاین‌رو، بر آن شدیم تا مصاحبه‌ای با محمد مرفوع درباره مسائل قانونی این مقوله و اقدامات انجام‌شده در رابطه با آن داشته باشیم.

تامین مالی جمعی به عنوان زیرساخت، اهمیت زیادی در تامین مالی پروژه‌ها و کسب و کارهای نوپا دارد. این نشان می‌دهد که به زودی پلتفرم‌های دارای مجوز فعالیت را شروع خواهند کرد. چرا قانون‌گذاری و اجرای تامین مالی جمعی در ایران طولانی شد؟

کارگروه تامین مالی جمعی تاکنون بالغ بر ۳۰ جلسه برای نظارت و ایجاد چارچوب‌های تامین مالی برگزار کرده است. در برخی جلسات نیز مجموعه‌های متقاضی فعالیت در زمینه تامین مالی حضور پیدا کرده‌اند. هجوم عموم شهروندان به بورس و رشد ارزش سهام شرکت‌ها باعث شد تا فضای اجرای تامین مالی جمعی مناسب نباشد. فضای تامین مالی جمعی در بورس دیده شده است. امسال در بازار سرمایه رخدادهای غیرمنتظره­ای را با هجوم عموم به بورس، رشد ارزش معاملات و قیمت سهام شرکت‌ها داشتیم. در این زمان آمادگی زیرساختی و نرم‌افزاری برای پذیرش و میزبانی از این حجم از سهامداران و معاملات وجود نداشت. همین موضوعات باعث شد تا نهایی شدن و اجرایی شدن تامین مالی جمعی با تاخیر مواجه شود.

از سویی دیگر، تامین مالی جمعی رقیب بازار سرمایه به شمار می‌رود. پلتفرم‌ها آمادگی اجرای اولین پروژه­ها در این زمینه را با ارائه مجوزها در اردیبهشت و خرداد سال جاری را داشتند. اما با افزایش ارزش سهام در بازار سرمایه تاکید داشتند که در این فضا زمان مناسبی برای اجرای پروژه‌ها نیست. و از این بابت نگران بودند که این موضوع نیز باعث شد، تا زمان آماده شدن فضا صبر کنند و سپس اجرایی کردن پروژه‌های اولیه در زمینه تامین مالی جمعی به صورت قطعی انجام شود.

تا امروز ۴ مجوز و ۸ موافقت نامه اصولی در زمینه تامین مالی جمعی صادر شده است. مجموعه ققنوس یکی از دریافت کنندگان موافقت اصولی می­باشد. باتوجه به اینکه نهادهای رگولاتور دغدغه‌هایی مهم در زمینه نظارت دارند، تاخیر و طولانی شدن مسیر یک رخداد طبیعی است.

 

یکی از موضوعاتی طرح شده، بحث برخورداری کد سهامداری (سجام) برای تامین کننده یا سرمایه‌‎گذار در بازار سرمایه بود. با توجه به ورود شهروندان به بازار سرمایه با داشتن سهام عدالت، در این زمینه مشکلی وجود نداشت. برای ارائه دسترسی به پلتفرم‌ها با سپرده‌گذاری مرکزی صحبت شد، درنهایت سرویس سجام برای سهولت در اختیار پلتفرم‌ها قرار گرفت. مسئله دیگر، بحث افزایش سقف مبلغ تامین مالی جمعی بود که اقدام شده تا از دو میلیارد تومان بیشتر شود.

یکی از دغدغه‌های پلتفرم‌ها و صاحبان پروژه‌های تامین مالی جمعی بحث ایجاد بازار ثانویه و بازارگردانی بود. اینکه آیا قرار است در فرابورس انجام شود یا اینکه در پلتفرم‌ها صورت می‎گیرد. در این زمینه نیز صحبت‌هایی در یکی از جلسات کارگروه تامین مالی جمعی انجام شده است.

واقعیت این است که دیکته نانوشته غلط ندارد. باید برخی قوانین و نظارت‌ها در زمینه تامین مالی جمعی بعد از اجرای اولیه چند طرح تامین مالی انجام شود.

ابزار تامین مالی جمعی جدید و بسیاری از مسائل آن ناشناخته است. طبیعتا در این شرایط رگولاتور به دنبال شناخت بیشتر برای نظارت است. بعد از دادن ۴ مجوز اولیه در تامین مالی جمعی بخشی از دغدغه‌ها در زمینه تامین مالی جمعی برطرف شد. اما چند وقتی است که به نحوی توپ اجرای طرح تامین مالی جمعی در زمین پلتفرم‌ها است. از سمت فرابورس و کارگروه تامین مالی جمعی قرار نیست مسئله جدیدی بررسی یا اعمال شود. مگر آنکه دوباره کسب‌وکارها مراجعه کنند و مسئله‌ای داشته باشند که درباره آن تصمیم‌گیری شود. هم‌اکنون، کارگروه تامین مالی جمعی و فرابورس منتظر اجرای طرح­های تامین مالی در پلتفرم‌های مجازند تا استقبال شهروندان را بسنجند. در صورتی که نیاز به نظارت و اعمال قوانین جدید بود، دوباره در زمینه تامین مالی جمعی بررسی داشته باشند.

رگولاتور از کسب‌وکارها عقب نیست، سنگ جلوی پای کسب و کارهای تامین مالی جمعی نینداختیم، حمایت کردیم!

کسب‌و‌کارها نیز در شرایط فعلی نگرانی‌هایی دارند. از این بابت که پول‌هایی که از شهروندان جمع‌آوری می‌کنند را در طرح‌هایی با ریسک پایین وارد می­کنند. مجموعه این مسائل باعث شده تا تامین مالی جمعی بعد از مدتی طولانی به سمت رسیدن به سرانجام حرکت کند. البته بنده به هیچ عنوان عقیده ندارم که رگولاتور از طرح‌ها، ایده‌ها و پلتفرم‌ها عقب است. چراکه فرابورس و کارگروه تامین مالی جمعی پابه‌پای پلتفرم‌ها حرکت کرده و نسبت به رفع مسائلی که مطرح شده اقدام کرده است. در حقیقت رگولاتور در زمینه تامین مالی جمعی سنگ جلوی پای پلتفرم‌ها نینداخت و رویکرد حمایتی را پیش برد. اما کند شدن فرآیندهای تامین مالی جمعی به دلیل شیوع کرونا باعث محدودیت‌هایی برای تامین مالی جمعی در کشور شد. چراکه جلسات کارگروه‌ با پلتفرم‌ها بسیار دشوار بود. همچنین، پلتفرم‌ها برای اعلام و شروع تامین مالی جمعی تصمیم به حضور در کمپین‌ها و مراسم‌‎هایی داشتند که ممکن نیست.

در چند وقت اخیر تجربه نه‌چندان خوشایندی از دعوت دولت برای ورود شهروندان به بازار سرمایه را داشتیم که باعث شد، بسیاری از شهروندان با توجه به دعوت دولت برای ورود به بازار سرمایه، انتظار داشته باشند بازار همواره مثبت باشد و صرفا سرمایه‌گذاری روی موج سودآوری قرار بگیرد؛ اما زمانی که بازار به طور طولانی‌مدت منفی شد، بسیاری دولت را مقصر اصلی برای کاهش ارزش سرمایه‌های وردی به بازار بورس می‌دانستند. با این شرایط به نظر شما دولت باید برای تامین مالی جمعی فرهنگ‌سازی کند و اصولا از سمت کارگروه تامین مالی و فرابورس مردم به سمت کرادفاندینگ دعوت خواهند شد؟

در ماه­های اخیر، بازار سرمایه روند کاهشی را در پیش گرفت و از وضعیت رشد هیجانی عبور کرد. شهروندان با بازار سرمایه آشنا بودند و همواره سرمایه‌گذاری ریسک سود و زیان داشته است. در واقع، فردی که پول را داخل بانک برای سرمایه‌گذاری قرار می‎دهد، انتظار یک درصد سود قطعی و پیش‌بینی‌شده از قبل دارد. اما فردی که در بازار سرمایه با مفهوم ریسک و بازدهی از قبل آشنا بود همچنان یکی از هدف‌های اصلی برای مشارکت در زمینه تامین مالی جمعی است. البته باید به این نکته نیز اشاره داشت که در این فاصله هیجان بورس، ورود عموم مردمی که خیلی متخصص نبودند به بازار سرمایه، باعث شد تا افراد غیرمتخصص و بدون دانش لازم در زمینه سرمایه‌گذاری به بورس بیایند که این دیدگاه درستی نبود و ریزش‌های اخیر باعث خروج این افراد از بازار سرمایه شد؛ اما می‌توان گفت که شرایط به سمت مطلوب شدن فضا حرکت می‌کند.

همواره یکی از دغدغه‌ها این بوده که تامین مالی جمعی با ابزارهای بدون ریسک سرمایه‌گذاری اشتباه گرفته نشود. تامین مالی جمعی به عنوان مدل مبتنی بر سرمایه‌گذاری با پول‌های خرد شهروندان یک مقدار ریسک دارد. این ریسک در برخی از پروژه‌ها بسیار پایین اما در برخی دیگر بسیار بالا است. مردم نباید در بازار سرمایه و به خصوص تامین مالی جمعی زندگی خود را سرمایه‌گذاری کنند. بلکه باید پول‌های اضافی خود را سرمایه‌گذاری کنند.

 

برخی پلتفرم‌ها برای پوشش ریسک و ایجاد ضمانت با نهادهایی مثل بانک‌ها همکاری می‌کنند تا ریسک زیان پوشش داده شود. طبیعتا این موضوع باعث افزایش استقبال شهروندان پلتفرم‌های دارای ضمانت پوشش ریسک می‌شود. باید توجه داشت که ریسک هیچ‌گاه از بین نمی‌رود و در سرمایه‌گذاری احتمال از بین رفتن کل سرمایه وجود دارد. باید فعالان، دولت و پلتفرم‌ها موضوع ریسک سرمایه‌گذاری را اعلام کنند تا مدل صحیح تامین مالی در کشور اجرا شود. پول‌های خرد شهروندان، به سمت تولید، تکمیل طرح‌ها و ایده‌های مولد با همراهی ارائه‌کنندگان تامین مالی جمعی حرکت کند.

تبلیغ تامین مالی جمعی نباید توسط دولت انجام شود. اگر دولت نسبت به معرفی تامین مالی جمعی اقدام کند، این ذهنیت ایجاد می‌شود که دولت حامی این زیرساخت است. اگر مشکلی ایجاد شود، دولت از منابع خود یا منابع عمومی نسبت به بازپرداخت سرمایه‌ها و پوشش ریسک اقدام می‌کند. همین موضوع باعث شده است، بگوییم فعالان تامین مالی جمعی خودشان به تبلیغ بپردازند. اینگونه بسیار دستاوردهای بهتری خواهد داشت. در تامین مالی جمعی الزامی مبنی بر بیمه طرح‌ها و پوشش زیان و ریسک‌ها وجود ندارد. هرچند ممکن است دولت اقدام کند؛ اما صرفا برای فرهنگ سازی و ادامه‌دار نخواهد بود.

یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه داشت بحث پلتفرم تامین مالی جمعی است. پلتفرم‌ها یک واسط هستند برای انجام تامین مالی جمعی که پول شهروندان را به طرح و ایده‌ها می‌رسانند. پلتفرم کمتر با مشکل مواجه می­شود؛ اما این مشکل مربوط به پروژه‌هایی هستند که در پلتفرم‌ها عرضه می‌شوند. در این راستا، درصدی از وثایق از طرح‌ها دریافت می‌شود و پول به صورت مرحله‌ای مبالغ واریز خواهد شد. در حقیقت، این مسئله به روابط میان پلتفرم با صاحبان طرح‌ها باز‌ می‌گردد.

 

میزان سوددهی، ریسک و زیان مشخص و تضمین شده نیست و این موضوع را کارگروه و فرابورس تضمین نمی‌کنند. این مجموعه­ ها اطلاعات را رصد و طبق آن نظارت در این بخش را بر دوش دارند تا مشکلی ایجاد نشود. از پارامترهایی که بررسی می‌شود بحث واقعی بودن شرکت و برخوردار بودن اشخاص تاسیس کننده شرکت از ویژگی‌های حداقلی کارگروه و پول‌ها قرار نیست صرف مسئله‌ای خارج از طرح شود. در زمینه نظارت، لایه‌های مختلف نظارتی وجود دارد و از حدی بالاتر حسابرسی و ناظر فنی مالی وجود دارد. به این منظور که ریسک‌ها کمتر و کمتر شود؛ اما همچنان ریسک وجود دارد. ممکن است حتی در صورتی که طرح در مسیر درست، شکست بخورد یا به نتیجه مورد نظر نرسد.

 

همانطور که فرمودید، چهار پلتفرم مجوز تامین مالی جمعی را دریافت کرده‌اند و در حال انجام اقدامات لازم برای اجرای تامین مالی چندین پروژه هستند؛ اما تکلیف هشت کسب‌وکاری که موافقت‌نامه اصولی دریافت کرده‌اند، چیست و چه زمانی این موافقت‌نامه‌‌ها به مجوز تبدیل می‌شوند؟

معیارهای تاثیرگذار در ارائه موافقت نامه، ارائه ایده، تیم، تجربه قبلی، سهامداران و اعضای هیئت مدیره و میزان پیشرفت است. بعد از دریافت موافقت‌نامه اصولی باید شروطی را در کسب­و­کار خود اعمال کنند تا موافقت‌نامه به مجوز فعالیت تبدیل شود.

تیم‌های اول که مجوز گرفتند باید تست‌های امنیتی، طرح‌‎های قراردادی و حقوقی، اتصال سامانه‌های فرابورس و کد سهامداری انجام می‌دادند. که شرایط در این بخش‌ها تسهیل شده و کسب و کارهایی که شروط لازم را انجام دهند می‌توانند بعد از یک هفته موافقت نامه اصولی را به مجوز فعالیت تغییر دهند و مجوز تامین مالی جمعی دریافت کنند؛ اما ممکن است که موافقت‌نامه اصولی داشته باشند با توجه به اینکه این شروط را هیچ وقت نتوانند انجام دهند، مجوز را نمی‌گیرند.

 

فکر می‌کنید سال آینده چند پروژه در حال اجرا در حوزه تامین مالی جمعی خواهیم داشت؟ و چه تعداد مجوز برای پلتفرم‌های تامین مالی صادر خواهد شد؟

تا انتهای سال جاری تعداد مجوزهای تامین مالی جمعی دو رقمی خواهد شد. معتقدم بیشتر تمرکز باید روی موضوع اجرای پروژه توسط پلتفرم‌هایی باشد که مجوز تامین مالی جمعی را دریافت‌کرده‌اند. از سویی دیگر نیز پلتفرم‌هایی که موافت نامه اصولی برای تامین مالی جمعی دارند باید به مجوز فعالیت برسند. در تلاش هستیم تا ظرف چند ماه آینده و انتهای سال جاری، تعداد مجوزهای فعالیت حداقل دو رقمی شود. اجرای طرح­ها و میزان تامین مالی در آن، بستگی به جذابیت و فراگیری طرح‌ها در میان مردم دارد. چون این بخش‌ها ناشناخته به شمار می‌رود، لازم است، زمان بدهیم تا اقدامات لازم انجام شود و سپس برآورد کنیم.

جلسه‌ای با شرکت‌های دانش بنیان با همراهی فرابورس داشتیم. از ۴ شرکت با مجوز تامین مالی جمعی دعوت کردیم تا اطلاعات خود را معرفی کرده و به اشتراک بگذارند. تا شرکت‌های دانش بنیان بتوانند برای تامین مالی جمعی از این زیرساخت‌ها استفاده کنند. یکی از طرح‌هایی که قرار است در یکی از این پلتفرم‌ها ارائه شود، از همان کسب و کارهای دانش بنیان باشد که خبر خوبی است. معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری از تمام توان خود برای معرفی و توسعه زیرساخت تامین مالی جمعی استفاده می‌کند.

تاکید دارم که منابع دولت در برابر منابع مردم بسیار محدود است. با توجه به محدودیت‌های بودجه‌ای باید با ابزارسازی نسبت به تامین مالی کسب‌وکارها اقدام کرد. دولت باید در این زمینه سرمایه‌گذاری کند تا بازار دولتی عنوان شود. بر همین اساس دولت نباید پشت تامین مالی جمعی قرار بگیرد. در زمینه ابزارسازی یکی از روش‌ها بحث تامین مالی جمعی بوده و در کنار آن سرمایه‌گذاری خطرپذیر و عرضه سهام و تامین مالی شرکت‌های بزرگ دانش بنیان و اینترنتی در بازار سرمایه است. چند ماه پیش فرصت بسیار خوبی بود و در حال حاضر نیز فرصت بازار سرمایه مناسب است.

ققنوس در زمینه تامین مالی چه کمکی می‌تواند بکند و آینده بلاک‌چین در تامین مالی را چگونه می‌بینید؟

ققنوس به عنوان زیرساختی نوآورانه با حمایت بانک‌های سهامدار خود می‌تواند ریسک طرح‌های تامین مالی جمعی را پوشش دهد. این باعث می‌شود فضای تامین مالی جمعی توسعه پیدا کرده و مردم نیز حمایت کنند؛ چراکه بستر مناسب سرمایه‌گذاری است.

در جهان فناوری نوین بلاک‌چین می‌تواند نقش بزرگی در تامین مالی جمعی پیدا کند. اعتقاد دارم باید از ظرفیت‌های این فناوری در کشورمان استفاده شود. ققنوس به عنوان مجموعه پیشتاز در حوزه بلاک‌چین و دفتر‌کل توزیع‌شده ایران ظرفیت مناسبی برای توسعه تامین مالی‌ جمعی است. البته ققنوس باید خود را با سیاست‌های قانون‌گذار منطبق کند.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.