نگاهی به مسائل سامانه غیرمتمرکز انتقالِ ارزش و نحوه پاسخگویی فناوری بلاکچین به این مسائل
مکانیزه کردن اعتماد و حذف حداکثری نهادهای واسط اعتمادزا، از نظر تئوری بسیار جالب و دوستداشتنی است. در این مدل دیگر کنترل بر داراییها، نام و شناسههای هویتی و مدیریت خریدوفروشهایمان به نهادی واسط مرکزی نیاز ندارد. در این مدل فرضی، خودمان سابقه همه دادهها و اطلاعات یا همان دفاتر کل ثبتِ اطلاعات را نگهداری میکنیم. و خودمان تمامی مراودات مالی و اطلاعاتی بین یکدیگر را بدون حضور یک نهاد واسطِ پرهزینه، کند. و فسادپذیر، نظارت، صحتسنجی، ثبت و نگهداری میکنیم.
اما آیا در عمل هم این کار همینقدر که در سخن ساده و روان است، قابل پیادهسازی است؟ نهادهای واسط با تمام ایراداتی که به آنها وارد است، وظایف و مسئولیتهای مهمی برعهده دارند و با حذف این نهادها، چه کسی با چه انگیزهای وظایف این نهادها را برعهده خواهند گرفت؟
برای مثال، هماکنون سازمانهایی واسطهگر در شبکه بانکی کشور فعال هستند که کار بررسی، صحتسنجی، ثبت و نگهداری تراکنشهای مالی مردم را برعهده دارند. این سازمانها سالانه با خرید زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری گرانقیمت و صرف هزینههای گزاف نگهداری، ابزارهای لازم جهت مدیریت تراکنشهای مالی عموم مردم را تهیه و مدیریت میکنند و در قبال آن، از محل کارمزد تراکنشها، کسب درآمد میکنند؛ بهعبارتیدیگر، کارمزد تراکنش، انگیزه لازم برای ایفای وظایف را به آنها میدهد.
حال فرض کنیم در مدلهای بلاکچینی این نهادهای واسط که نقش مدیریت تراکنشها را بر عهده دارند حذف شوند، چه کسی یا کسانی و با چه انگیزهای، وظایف زمینمانده این نهادها را بر عهده خواهند گرفت؟
تفاوت یوتیوب با تورنت و فهم بلاکچین
پاسخ به این سوال نیاز به طرح یک مثال و بازگشتی به گذشتههای نزدیک دارد.
زمانی که ما از اینستاگرام، جیمیل، یوتیوب و یا معادلهای ایرانی این خدمات استفاده میکنیم، در حقیقت در حال سرویس گرفتن از یک سری نهاد مرکزی همانند گوگل در یک معماری متمرکز هستیم. در معماری متمرکز، درخواستهای کاربران به سرورهای خاصی ارسال شده و این سرورها به هر درخواست، پاسخی متناسب میدهند. برای مثال زمانی که ما شناسه و رمز عبور جیمیل خود را برای سرورهای گوگل ارسال میکنیم، این سرورها در پاسخ، محتویات ایمیل ما را نشان میدهند. همین مثال برای استفاده از یوتیوب و سایر وبسایتهای مشابه نیز صادق است. همانند تمامی نهادهای واسط، این شکل از خدمترسانی نیز در کنار مزایایی همچون سرعت نسبتاً بالا، معایب زیر را نیز بههمراه دارد:
• به دلیل وابسته بودن کل سامانه به یک سرور و یا نهاد مرکزی، درصورتیکه به هر دلیلی این سرور مرکزی از کار بیافتد، کل سامانه مختل شده و دسترسی همه کاربران دچار مشکل میشود.
• در این نوع معماری، این نهادها و سرورهای مرکزی هستند که دسترسی ما را به یک محتوا برقرار یا قطع میکنند. بهعبارتیدیگر، تعیین سطح دسترسی افراد به محتوا، توسط نهادهای واسط تعیین میشود که این امر در برخی موارد میتواند به کاربران نهایی صدمه وارد کند. به کمک همین امکان است که سرورهای شبکه سوئیفت میتوانند دسترسی بانکهای ایرانی را به این شبکه پیامرسان بانکی قطع نمایند.
• و چنانچه اطلاعات کاربران در سرورهای مرکزی تغییر کند، کاربر نهایی از این تغییرات، اطلاعاتی پیدا نخواهد کرد. آیا شما تمامی ایمیلهایی که برایتان ارسال شده را مشاهده میکنید؟ یا ایمیلهای که جیمیل دوست دارد شما ببینید را میبینید؟
برخی از متخصصین تلاش کردند راهکاری برای کنار گذاشتن نهادهای واسط، توسعه دهند. نتیجه همین تلاشها بود که مقدمات حذف نهادهای واسط در انتقال فایل را ایجاد کرد. درنهایت، این تلاشها به نتیجه رسید و بستری برای تبادل اطلاعات و محتوا با استفاده از اینترنت، بدون نیاز به سرورهای مرکزی و نهادهای واسط شکل گرفت. بستری با نام Napster که امروزه با نامهایی همانند Torrent شناخته میشود.
در این بستر غیرمتمرکز، افراد میتوانند مابین یکدیگر اطلاعات و محتوا (فیلم، مستند، موسیقی و …) ردوبدل کنند، بدون آنکه نهادی واسطهگر وجود داشته باشد. در این شبکه جدید، درخواست یک محتوای خاص، بهجای ارسال به سمت یک سرور یا نهاد مرکزی، برای تمامی اعضای شبکه تورنت ارسال میشود. در پاسخ به یک درخواست، همه اعضای شبکه تلاش میکنند محتوای موردنظر را برای درخواستکننده ارسال کنند. برای شفافسازی بیشتر، فرض کنید نیاز به دانلود یک فیلم دارید.
در مدل متمرکز شما این درخواست را برای سرورهای یوتیوب ارسال کرده و در پاسخ فیلم موردنظر را تماشا یا دانلود میکردید. در این مدل جدید تقاضای دریافت فایل یک فیلم برای همه افرادی که نرمافزار تورنت را نصبشده دارند، ارسال میشود. هر کس یا کسانی که آن فیلم را روی هارد درایو خود داشته باشند، شروع به ارسال کل یا بخشی از آن به سمت شما میکنند. درنهایت فیلم از سوی افراد مختلف برای شما ارسال میشود. اما آیا ایرادات مطرحشده در سامانهها و شبکههای متمرکز در این معماری توزیعشده تورنتی رفع شده است یا خیر؟
• در این شبکه، کل سامانه به یک سرور یا نهاد خاص، وابسته نیست. درصورتیکه تعدادی از کامپیوترها نیز از کار بیافتند، شبکه میتواند به خدمترسانی ادامه دهد.
• در این شبکه، ازآنجاکه یک مدیر مرکزی وجود ندارد. افراد از هویت یکدیگر مطلع نیستند. امکان شناسایی و قطع خدمترسانی به یک فرد یا کامپیوتر خاص مسیر نیست و یا بسیار دشوار است.
• ازآنجاکه در این روش، اطلاعات از سوی کامپیوترهای متعددی به سمت شما ارسال میشود و این کامپیوترها نیز از مکان و هویت یکدیگر ناآگاهاند، تبانی و ارسال هماهنگ شده یک داده دستکاری شده، کاری بسیار دشوار و تقریبا نشدنی است و از سویی دیگر، افراد انگیزهای برای دستکاری داده و ارسال اطلاعات غلط نیز ندارند.
متخصصین کامپیوتر به دستاوردی بزرگ دست یافتند؛ حذف موفقیتآمیز نهادها و سرورهای مرکزی در فضای تبادل اطلاعات بدون ایجاد اختلال در خدمت ارسال و دریافت فایل.
نهاد واسط برای ما چه میکند؟
حال، به پشتوانه این موفقیت بزرگ، گام بعدی شروع شد. مگر نه اینکه شبکههای بانکی هم از معماری متمرکز استفاده میکنند و همه دادههای کاربران بر روی سرورهای متمرکز نگهداری میکنند. درنتیجه این سامانهها هم مشکلات سهگانه فوق را دارند. آیا میتوان در شبکههای پرداخت (جابجایی پول) نیز واسطهای مرکزی را حذف کرد؟
برای پاسخ به این سوال نیاز است قدری با خدمات نهادهای واسط در شبکههای پرداخت و مدل درآمدزایی آنها بیشتر آشنا شویم. ببینیم آیا این خدمات قابلحذف شدن هستند؟ آیا میتوان روشی برای ایفای غیرمتمرکز این خدمات پیدا کرد؟ انگیزه افراد برای ایفای این نقشها چه خواهد بود؟
شاید سوال شود که چرا از تجربه موفق شبکههای تورنتی، این بار برای انتقال ارزش و دارایی استفاده نمیشود. بایستی به این نکته توجه داشت که در انتقال فایل، در حقیقت یک کپی از فایل از سوی فرستنده در اختیار گیرنده قرار میگیرد و در حین جابجایی، مالکیت فایل از مبدا به مقصد منتقل نمیشود؛ اما در انتقال ارزش (پول) بایستی حین انتقال، مالکیت ارزش نیز جابجا شود.
برای مثال بایستی حین انتقال یک ملک از فرد الف به ب، نهتنها ملک بلکه مالکیت آن نیز منتقل شود و تنها بهواسطه در اختیار داشتن کپی سند یک ملک و یا حتی اصل آن، مالک آن نخواهید بود. بدین منظور، نهادهای واسط، تضمین انتقال مالکیت حین انجام مراودات و تراکنشها را بر عهده میگیرند. و در دفاتر مرکزی خود، مالکیت جدید بر یک دارایی را ثبت و نگهداری میکنند. حال با حذف بانکها و سایر نهادهای واسط، تضمین انتقال مالکیت حین جابجایی دارایی را چه کسی و با چه انگیزهای بر عهده خواهد گرفت؟
از طرفی دیگر، در شبکههای مالی سنتی موجود، افراد پیش از آنکه بتوانند نسبت به جابجایی پول اقدام کنند، بایستی طی فرایندی، هویت خود را به بانک موردنظر خود احراز و اثبات کنند.
به همین دلیل، پیش از افتتاح هر حساب بانکی، مدارک هویتی شما توسط بانک مربوطه بررسی و صحتسنجی میشود. همارز این اطلاعات هویتی، حسابی باز و یک رمز عبور و شناسه کاربری یکتا برای شما صادر میشود. ازاینپس برای انجام هر تراکنش مالی، بایستی در ابتدا رمز عبور خود را وارد نمایید. با واردکردن این رمز بانک متوجه میشود که این تراکنش توسط چه کسی انجام شده است. حال با حذف بانک بهعنوان یک نهاد واسط، مسئولیت اعطای رمز عبور و شناسه کاربری یکتا را چه کسی بر عهده خواهد گرفت؟ یکتا بودن شناسه را بدون ثبت در یک دفتر مرکزی، چهکسی تضمینخواهدکرد؟
همچنین، یکی از وظایف مهم و کلیدی بانکها در بحث مدیریت تراکنشها، تضمین جلوگیری از خرج چندباره یک مقدار ثابت پول است. برای درک این نکته اساسی به مثال پیش رو دقت کنید. فرض کنید شما در حساب بانکی خود تنها ۱۰۰۰ تومان پول دارید. با موبایل بانک خود آن ۱۰۰۰ تومان را به شماره کارت دوستتان منتقل کنید و همزمان با اینترنتبانک خودتان همان ۱۰۰۰ تومان را طی تراکنشی به یکی دیگر از حسابهای خودتان منتقل کنید. در این شرایط، بانک به کمک سختافزارها و نرمافزارهایی که در اختیار دارد، تضمین میکند که در هر لحظه، حتی با وجود تراکنشهای متعدد، فقط یک تراکنش بررسی و اعمال خواهد شد.
بدین ترتیب، یکی از دو تراکنش شما، حتی برای چند میکروثانیه زودتر به سرورهای بانکی میرسد. هر تراکنشی که زودتر رسید، زودتر بررسی شده و تراکنش دوم در این مثال به دلیل نبود موجودی کافی اعمال نخواهد شد. حال اگر نهاد واسط یا همان بانک حذف شود، چه کسی و با چه سازوکاری از خرج مجدد یک پول جلوگیری میکند؟ با حذف بانک، دیگر تراکنشها برای بررسی به سمت یک سرور مرکزی ارسال نمیشود و در کل شبکه پخش میشود. در این شرایط مسئولیت جلوگیری از این رخداد چه کسی خواهد بود؟
درنهایت، بانکها بهواسطه مدیریت تراکنشهای عموم مردم، از محل کارمزد تراکنشها کسب درآمد میکنند. با حذف بانکها، انگیزه افراد برای بررسی، صحتسنجی و ثبت و نگهداری مانای تراکنشها چیست؟
مادامیکه به این سوالات اساسی جواب داده نشود، بهکارگیری فناوری بلاکچین، عملیاتی نخواهد شد.
مسئولیت تراکنشها در غیاب نهاد واسط
برای حذف واسطه، بایستی مسئول ایفای وظایفی که او تابهحال انجام میداد، مشخص و انگیزه وی برای تقبل این مسئولیت تعیین شود.
در طول سالهای گذشته، تلاشهای متعددی برای حذف نهادهای واسط در حوزه انتقال پول انجام شده است. تلاشهای ارزشمندی که هیچیک بهصورت کامل نتوانستند نهادهای واسط را حذف کنند. در برخی موارد، خود، برای انجام برخی وظایف واسطه حذفشده به نهادهای واسط اعتمادزایی تبدیل شدند. بااینحال، در سال ۲۰۰۸، فرد یا گروهی ادعا کرد، توانسته روشی کاملاً غیرمتمرکز برای انتقال ارزش ارائه بدهد که برای تمامی چالشهای ایجادشده به واسط حذف نهاد واسط راهکاری عملیاتی دارد.
این راهکار که در قالب یک مقاله ارائه شد. یک سال بعد به یک محصول و نرمافزار تبدیل شد و شروع به فعالیت کرد. تاکنون بدون تقریباً هیچ اختلالی به کار خود ادامه داده است. در این شبکه، ارزشی به نام بیتکوین بین عموم مردم، بدون واسطه، منتقل میشود.
حال بیاییم قدری بیشتر با این ارزش یعنی بیتکوین و این شبکه انتقال غیرمتمرکز ارزش یعنی بلاکچین آشنا شویم. آیا میتوانیم بر روی این نوع از شبکهها، سایر ارزشهای دیگر را منتقل کنیم؟
در شبکه بیتکوین، ازآنجاکه هیچ نهاد واسطی وجود ندارد، هر فرد با رعایت یک استاندارد، رمز عبور و شناسه کاربری خود را، خودش تولید میکند. همچنین مسئولیت نگهداری آن نیز با خود فرد است. اگر به هر دلیلی رمز عبور شما لو برود، دیگران بهراحتی میتوانند از حساب شما برداشت کنند.
حال که چیزی شبیه رمز عبور و شماره کارت بیتکوینی دارید میتوانید نسبت به دریافت و ارسال بیتکوین بین کاربران شبکه بیتکوین اقدام کنید. اگر کسی خواست به شما بیتکوین منتقل کند، شناسه کاربری خود را در اختیار او قرار می دهید.برای واریز بیتکوین به حساب دیگران، نیاز است شناسه کاربری او را بدانید. بدین شکل کاربران بین یکدیگر پول (بیتکوین) جابجا میکنند. چیزی شبیه به شبکههای پرداخت اما بدون وجود یک بانک واسط. تا اینجا، بحث احراز هویت و یا به عبارتی دریافت رمز و شناسه، تشریح شد.
دو مسئله اساسی دیگر باقی مانده است: بحث جلوگیری از پرداخت مجدد (Double Spending) و بحث انگیزه اعضای شبکه بلاکچین جهت بررسی و صحتسنجی تراکنشها. در شبکههای بانکی، در لحظه تنها یک تراکنش موردبررسی و صحتسنجی قرار میگیرد. بدین ترتیب و با تضمین بررسی تنها یک تراکنش در هر لحظه، چالش خرج مجدد هیچگاه به وجود نخواهد آمد. زیرا امکان ثبت دو تراکنش بهصورت همزمان در شبکه بانکی وجود ندارد. در شبکه بیتکوین نیز، سازوکاری وجود دارد که از خرج مجدد جلوگیری میکند. در شبکه بیتکوین در هر بازه زمانی، تنها یک دسته تراکنش بررسی و صحتسنجی میشود. در صورت تایید، توسط همه اعضای شبکه ثبت و نگهداری خواهد شد.
این دسته از تراکنشها، به نحوی انتخاب میشوند که حاوی تراکنشهای خرج مجدد نباشند. تنها مسئله باقیمانده به انگیزه افراد برای بررسی و صحتسنجی تراکنشها باز میگردد. در شبکه بیتکوین، برای بررسی، صحتسنجی، ثبت و نگهداری تراکنشها، نیاز به خرید تجهیزات سختافزاری و نرمافزاری، ایجاد زیرساختهای شبکه و برقرسانی و صرف زمان و برق هست. لذا در شبکه بیتکوین، سازوکاری برای افراد در نظر گرفته شده است. تا انگیزه کافی برای خرید تجهیزات و پرداخت هزینههای برق داشته باشند. در شبکه بیتکوین، افرادی که تراکنشها را بررسی میکنند، بیتکوین دریافت میکنند. این پاداش درحال حاضر، ۲۵/۶ بیتکوین است. بدین ترتیب پای فناوری بلاکچین بهعنوان راهکاری برای مدیریت شبکههای غیرمتمرکز به دنیای ما باز شد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.