در شرایطی که صنعت حواله پول برونمرزی در دوراهی قرار گرفته و با چالشی جدی روبهرو شده، بهنظر میرسد این فنآوری بلاکچین است که سیستمهای مالی سنتی را متحول خواهد کرد.
ریپل در مقابل سوئیفت؛ انتقال حوالههای برونمرزی با استفاده از فنآوری بلاکچین
امروز؛ سیستم سنتی سوئیفت با رقیبان جدیدی مانند ریپل مواجه است که بر فنآوری دفتر کل توزیعشده بلاکچین با توکنهای رمزنگاری خاص خود مبتنی است. این مقاله تجزیه و تحلیلی در چهارچوب «سوات» SWOT بر روی هر دو این فنآوریها انجام میدهد تا دریابد که آیا بلاکچین پتانسیل تغییر سیستم سنتی را دارد؟ و اگر پاسخ مثبت است، این امر چگونه امکانپذیر خواهد شد؟ نتیجه حاصل شده این است که، ریپل علیرغم برخی مشکلات جزئی، همه مزیتها را نسبت به سوئیفت دارا است. اگرچه در کوتاه مدت، سوئیفت به دلیل صرفهجویی در مقیاس، همچنان در بازار حواله پیشتاز خواهد بود، با این حال، در نهایت، فنآوری نوظهوری مانند ریپل صنعت حواله و حتی سایر سیستمهای مالی را دگرگون خواهد کرد.
مقدمه
SWIFT مخفف Society of Worldwide Interbank Financial Telecommunication ، بیش از ۴۵ سال است که به عنوان شبکهای برای تراکنشهای مالی برونمرزی امن و حواله پول مورد استفاده قرار میگیرد و در نتیجه رونق اقتصاد جهانی، در بازار حوالهها فراگیر شده است. طبق گزارش Investopedia، هر روز، نزدیک به ۱۰ هزار مؤسسه عضو سوئیفت تقریباً ۲۴ میلیون تراکنش را در شبکه ارسال میکنند (Shobhit Seth, 2017).
قبل از سوئیفت، انتقال ارز به صورت داخلی یا بینالمللی با استفاده از سیستم تلکس، یعنی یک سیستم تلفن مجزا برای ارسال پیامهای تراکنش به صورت رایگان، انجام میشد. این پیامها برای فرستندگان بار سنگینی به همراه داشت؛ زیرا باید تمام جزئیات تراکنش را در قالب جملات توصیف میکردند. این روش از نظر کارایی، دقت و امنیت در هنگام تأیید محتوای هر پیام در سطح پایینی قرار داشت.
سوئیفت با معرفی یک کد با طول ثابت معروف به کد سوئیفت، فرآیند یاد شده را ساده و استاندارد کرد. این سیستم شبکهای از بانکها است و بهعنوان واحدهای عملیاتی به شدت به بانکها وابستگی دارد.
مشکل سوئیفت ریسک نقدینگی و اعتباری است؛ زیرا مدل کسبوکار آن به شدت به لایههای بانکی[۱] متکی است؛ تا امکان انجام تراکنشها را فراهم کند. در این سیستم یک مرکز تسویهحساب در پایانههای فرستنده و گیرنده مورد نیاز است که باعث میشود کل فرآیند طولانی شود.
برخلاف سوئیفت، ریپل سعی میکند با استفاده از فنآوری بلاکچین، لایههای میانی بانکها را دور بزند تا فرآیند حوالههای برونمرزی را به صورت ساده ممکن سازد و امکان تایید تراکنشها را در عرض چند ثانیه فراهم کند. در این فرآیند، ریپل رمزارز خود به نام XPR را انتشار میدهد که ارزهای مختلف به راحتی قابل تبدیل به آن است. در سیستم ریپل، داده های تراکنش، حواله و تسویه به صورت آنی و هماهنگ انجام میشود که منجر به کاهش هزینه تراکنش، همچنین سرعت و امنیت بیشتر زمان تحویل میشود.
در حالی که سیستم ریپل پتانسیل بالایی برای جایگزینی با سوئیفت را دارد، در حال حاضر سوئیفت همچنان تسلط خود را بر بازار حوالهها حفظ کرده است. این مقاله فنآوریهای اصلی مورد استفاده در سوئیفت و ریپل را تجزیه و تحلیل میکند و بر پایه تحلیل SWOT برای مقایسه این دو سیستم، ویژگیهای منحصر به فرد هر فنآوری را مورد بحث قرار میدهد.
سیستم سوئیفت
سیستم سوئیفت از یک کد پیش تعریف شده برای انتقال جزئیات تراکنش از طریق این شبکه استفاده میکند که در این سیستم، هر تراکنش با یک سری کد سوئیفت توصیف میشود. این کد از چندین مؤلفه شناسایی کلیدی مانند کد مؤسسه، کد کشور، کد محل و کد شعبه برای نشان دادن فرستنده و گیرنده تشکیل شده است. CPOUUS31XXX یک نمونه از کدهای سوئیفت و تفسیر آن به این صورت است که CPOU نشاندهنده کد بانک به صورت Capital One Bank (USA) NA ؛ US نشاندهنده کد کشور و عدد ۳۱ نشاندهنده کد مکان Glen Allen, VA است. XXX هم کد شعبه را نشان میدهد که در هر بانک به صورت داخلی تعریف شده و یک فیلد اختیاری در کد است. بقیه متنی که باید ارسال شود حاوی جزئیات تراکنش است. هر بخش از کد بهصورت جهانی در سراسر سیستم سوئیفت تعریف شده است.
با این حال، سیستم سوئیفت در اصل یک سیستم پیامرسان است و فقط میتواند پیامهای تراکنش را ارائه دهد. این فرآیند پیامرسانی پرداختها را تسویه نمیکند، بلکه پرداخت از طریق سیستم بانکی عادی انجام میشود.
بنابراین، فرآیند تراکنش سوئیفت را میتوان به دو بخش تحویل پیام و تسویه پرداخت تقسیم کرد. بخش تحویل پیام با شکل ۱ نشان داده شده است. طی این فرآیند، کاربر سرویس به یک موسسه مراجعه و درخواست میکند تا انتقال وجه به یک موسسه دیگر در خارج از کشور صورت پذیرد. مؤسسه فرستنده از وی میخواهد جزئیات تراکنش را وارد کند، سپس جزئیات تراکنش بهطور خودکار به پیام کد شده و استاندارد سوئیفت تبدیل، و از طریق شبکه سوئیفت و با استفاده از پایانه کامپیوتری ارسال میشود. هنگامی که مؤسسه دریافتکننده پیام را دریافت کرد، شبکه سوئیفت نسخهای از تراکنش را به پایانه فرستنده ارسال میکند و اطلاعات فرستنده در مورد کل فرآیند با دریافت گزارش وضعیت بهروز خواهد شد. همچنین در این روند، فرستنده قادر است فرایند تراکنش را در هر زمان از طریق مؤسسه فرستنده متوقف نماید.
فرآیند پرداخت سوئیفت پیش از آنکه در نهایت به ذینفع برسد، از طریق پنج طرف میسر میشود. بانک کارگزار در ارسال پرداختهای برونمرزی به بانک مبدا کمک میکند، بانک مرکزی مبادله ارز را مدیریت کرده و پرداخت را به بانک کارگزار ذینفع منتقل مینماید. این وجه در نهایت به حسابی در بانک ذینفع منتقل شده و هر دو بانک کارگزار با ارسال وجه کارمزد دریافت خواهند کرد. فرآیند پرداخت سوئیفت دارای لایههای[۱] مختلفی است؛ بنابراین پیام کد شده تراکنش، قبل از شروع تراکنش به این پنج طرف ارسال خواهد شد. در هر مرحله، پیام به درستی ذخیره و نمایش داده میشود. ضمنا برای تامین الزامات نظارتی و جلوگیری از خطرات امنیتی، صحت پیغام قبل از انتقال به لایههای بعدی بررسی و اطلاعات فرستنده در مورد کل فرآیند با دریافت گزارش وضعیت بهروز میشود.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده میشود، جریان پیام تراکنش سوئیفت شامل چندین مرحله است. از سوی دیگر، جریان پرداخت در عمل مستلزم همکاری بین یک یا چند بانک است که عضو شبکه سوئیفت هستند. در هر مرحله پس از دریافت پیام تراکنش، صحت وجوه مورد انتقال تایید میشود. در صورتی که یک بانک در طول فرآیند و یا در شعبه گیرنده محلی مشکل نقدینگی داشته باشد می توان فرآیند را متوقف کرد؛ در نتیجه، هنگامی که چندین مؤسسه درگیر روند تسویه حواله باشند، احتمالاً کل فرآیند چندین روز طول خواهد کشید. بنابراین، فرآیند پیامرسانی سوئیفت با فرآیند تسویه پرداخت که زمانبر است و کارآمدی کمتری دارد، همگام نیستند.
سیستم سنتی سوئیفت را میتوان بر اساس چهارچوب سوات SWOT تحلیل کرد که در جدول زیر خلاصه شده است.
نقاط قوت
کد استاندارد سوئیفت
اینکه کد سوئیفت در این سیستم استانداردسازی شده یک نوآوری محسوب میشود. این کد میتواند بهراحتی، بدون اشتباه و بهطور یکتا بانک فرستنده و گیرنده را مشخص کند و در عین حال برای جزئیات تراکنش انعطافپذیری دارد. این کد نه تنها امکان قالببندی دادههای تراکنش را فراهم میکند، بلکه استانداردی را برای مناسبات بانکی به ارمغان میآورد. استاندارد کد سوئیفت در نهایت به این سیستم کمک کرده تا بر بازار حوالههای بینالمللی تسلط یابد.
عملیات ساده و فرآیند ایمن
جزئیات تراکنش ثبتشده در سیستم توسط کاربران را میتوان بهطور خودکار به کد سوئیفت تبدیل کرد و طی مراحلی از طریق شبکه سوئیفت ارسال نمود. در هر مرحله، پیام قبل از ارسال به مؤسسه دریافتکنندهای که در نوبت است، به درستی ذخیره و تأیید میشود و کاربران میتوانند گزارش وضعیت را دریافت و یا در هر زمان درخواست را پس گرفته و تراکنش را متوقف کنند. از آنجا که جریان پیامرسانی فرآیند از جریان تسویه پرداخت مجزا است و پرداخت تنها پس از تأیید نقدینگی تسویه میشود، فرآیند حواله از امنیت بالایی برخوردار است و بانک ها و مؤسسات موجود در شبکه سوئیفت به جدیدترین نرمافزارهای امنیتی برای جلوگیری از جعل یا کلاهبرداری از هر نوع مجهز هستند.
نقاط ضعف
تسویه حساب روزها طول می کشد تا تکمیل شود
شبکه سوئیفت دارای یک سلسلهمراتب متمرکز و چند لایه است و در هر کشور، یک اپراتور منطقهای یا کشوری دارد. پیامهای درخواستی کلیه موسسات توسط اپراتور منطقه جمعآوری شده و قبل از عبور به اپراتور منطقهای کشور مقصد، ذخیره و تأیید و سپس درخواست به بانک گیرنده ارسال می شود. ممکن است مدیریت و نظارت بر معماری این شبکه آسان باشد، اما وقتی نوبت به عملیات میرسد، اپراتور بایستی پیامهای بیشتری را به بانکهای درگیر ارسال کند. به این ترتیب روند ارسال وجه در سلسلهمراتب نیز سختتر است و ممکن است تسویه حساب نهایی برای برخی از مناطق ۳ تا ۵ روز طول بکشد.
هزینه تراکنش غیرشفاف است
کارمزد عملیاتی کل سیستم بانکی و سیستم سوئیفت که بر اساس آن عمل میکند غیرشفاف است. کارمزد که در اینجا باید به عنوان هزینه کل تراکنش تعریف شود، شامل پیام سوئیفت اولیه، کارمزد بانک کارگزار و هزینه تبدیل ارز است. با توجه به اینکه تعداد بیشتری از موسسات یا بانکهای عضو در سلسلهمراتب در مورد نقدینگی وجوه به هماهنگی نیاز دارند، احتمال هزینه سربار و تاخیر بیشتر خواهد بود. هر بانکی که در این فرایند حضور دارد، مشمول هزینههای بانک کارگزار خواهد بود. نرخ ارز بیشترین بخش کارمزد را تشکیل میدهد؛ چرا که بر اساس درصد محاسبه میشود و ممکن است برای هر تراکنش متفاوت باشد. هزینه تراکنش بر اساس منطقه متفاوت است؛ همچنین در تبدیل ارز ممکن است زمان اضافی برای توقف وجه در نظر گرفته شود. بهطور کلی، هزینه حواله برونمرزی گران است و انجام عملیات سوئیفت زمانی معقول بهنظر میرسد که حجم تراکنش زیاد باشد.
فرصتها
پذیرش فنآوری جدید
سوئیفت با آگاهی از چالشهای مطرح شده توسط ریپل، ابتکار نوآوری پرداخت جهانی[۱] (GPII) را برای ارتقای سیستم پیامرسانی سنتی سوئیفت آغاز کرده؛ که مجموعهای از قوانین جدید و قراردادهای سطح خدمات است که بانکها و مؤسسات در شبکه سوئیفت باید امضا کنند. هدف از این قوانین، ارائه برخی ویژگیها برای مشتری است که عبارتند از : استفاده از وجه در همان روز پرداخت، کارمزد قابل پیشبینی، شفافیت فرآیند، ردیابی سربهسر پرداختها و انتقال اطلاعات دقیق و کامل از پرداخت حواله شده.
ادغام یا تملیک بالقوه
سوئیفت که مدت زمانی طولانی در صنعت مالی جهان حضور دارد، دارای شبکه بزرگ اعضا و جریان نقدی قدرتمندی است که این امکان را در اختیارش میگذارد تا برای بهبود خدمات خود، استارتآپهای فنآوری جدیدی مانند ریپل را خریداری کند.
تهدیدها
عدم کنترل واقعی بر بانکها
سوئیفت قادر است بر اساس درخواستها، پیام را از بانک فرستنده به بانک گیرنده تحویل دهد. با اینحال، بر بانکهای عضو که در واقع پرداختها را انجام میدهند، کنترل واقعی ندارد. سوئیفت فقط با بانکهای موجود در شبکه مشارکت میکند، اما هیچ کنترلی بر فرآیند بانکی ندارد. بنابراین، امنیت واقعی و زمان و هزینه تراکنش برای پرداختهایی که باید تسویه شوند، ممکن است کاملاً به بانکهای فرستنده، بانکهای واسطه و بانکهای دریافتکننده بستگی داشته باشد. به این ترتیب، خطاها ممکن است در این بانکهای پردازشگر که خارج از کنترل سوئیفت هستند رخ دهد. فرایند پرداختهای برونمرزی نیز ممکن است به دلیل زمان تعطیلات در کشورهای مختلف و منطقه زمانی متفاوت، دچار تأخیر شوند.
سیستم ریپل
اجزای اصلی ریپل شامل دفتر کل توزیعشده و ارز دیجیتال است و دادههای تراکنش و انتقال عملی وجه را همزمان انجام میدهد. در ادبیات سوئیفت این اتفاق به این صورت توصیف میشود که جریان پیامرسانی و انتقال وجه همگام synchronized است. ریپل از ارز دیجیتال و فنآوری بلاکچین برای داشتن یک شبکه غیرمتمرکز همتابههمتا برای انتقال اطلاعات تراکنشها و تسویه پرداختها بهطور همزمان استفاده میکند. این فرآیند به صورت بالقوه بلافاصله پس از درخواست حواله توسط فرستنده آغاز میشود. از آنجا که ریپل هم شبکه پیامرسانی و هم شبکه تسویه حساب است، حواله تقریباً به صورت بلادرنگ انجام میشود و هزینه آن پایین است.
بلاکچین یک ساختمان داده از نوع لیست برای دفتر کل است که عناصر داده را در یک بلوک ذخیره میکند. یک بلوک حاوی یک مهر زمانی آنی، مقدار هش بلوک قبلی و دادههای تراکنش است. طراحی و ساختار بلاکچین به این صورت است که در برابر تغییر دادههای موجود در یک بلوک مقاوم است. لیست به طور مداوم در حال تولید بلوکهای جدید است و برای تغییر دادههای موجود در بلوکها، همه بلوکهای تولید شده باید به طور همزمان اصلاح شوند. این ساختار معمولاً در یک شبکه همتا به همتا با پروتکلهای اجماع مختلف برای ارتباط گره به گره و اعتبارسنجی بلوکهای جدید تولید شده حفظ میشود. بلوکها در سراسر شبکه توزیع میشوند و هر گره میتواند یک نسخه مشابه را دریافت کند. از اینرو، کل زنجیره بلوکی شفافیت در دادههای تراکنش را ممکن میسازد.
سیستم ریپل بر خلاف سوئیفت سنتی که فقط قادر به ارائه اطلاعات حداقلی در مورد وضعیت حواله است، اطلاعات بیشتری در مورد وضعیت نقدینگی و نرخ مبادله ارز برای هر یک از بانکهای عضو ارائه میکند.
همانطور که در شکل ۳ نشان داده شده، چهار جزء اصلی در جریان فرآیند ریپل وجود دارد. پیامرسانها از طریق RippleNet به بانک فرستنده و گیرنده متصل میشوند و برای تبادل اطلاعات یک ارتباط با امکان پیامرسانی دو طرفه برقرار میکنند. فرستنده اطلاعاتی مانند جزئیات ریسک، نرخ ارز خارجی، جزئیات پرداخت، کل هزینه فرآیند و حتی زمان تخمینی تکمیل تراکنش را دریافت خواهد کرد. ILP پروتکل بین دفتری[۲] و یک دفتر کل فرعی برای پیگیری اعتبار، بدهیها و نقدینگی میان طرفین تراکنش است. این پروتکل تضمین میکند که تسویه بهصورت آنی و اتمیک اتفاق میافتد؛ به این معنی که فرآیند یا شکست میخورد یا در عرض چند میلیثانیه انجام میشود. FX Ticker بر اعتبار مظنه نرخ ارز نظارت خواهد کرد و اعتبارسنج، موفقیت یا شکست تراکنش در بانک گیرنده را به صورت رمزنگاری شده نشان داده، تمام ریسکهای تسویه حساب را حذف کرده و تاخیر زمانی را کاهش میدهد.
بانک درخواست را در سراسر شبکه روی بلاکچین ارسال میکند و با کمک پیامرسان، چندین مظنه با کارمزد و نرخ ارز متفاوت از بانکها یا موسسات عضو در کشور مقصد دریافت میشود. درنتیجه این فرآیند، فرستنده میتواند بهترین گزینه موجود را انتخاب کند. پس از پذیرش مظنه توسط فرستنده، بانک گیرنده این نرخ را درنظر میگیرد و FX Ticker اطلاع میدهد که نرخ ارز انتخابی فرستنده معتبر است. سپس بانک فرستنده ارز محلی، فرستنده را به ارز رمزنگاری شده ریپل به نام XPR تبدیل میکند و سپس وجه XRP مستقیماً از طریق شبکه XRP به بانک گیرنده ارسال میشود. در طول این دوره، ILP دفتر کل را برای پوشش ریسک و انجام فرآیند به صورت اتمیک ارائه میکند.
در نهایت بانک گیرنده از طریق اعتبارسنج، دریافت وجوه XRP را تایید کرده و وجه را به ارز محلی تبدیل میکند تا برای گیرنده صادر شود. با توجه به مزایای بسیار این فنآوری، بر اساس MIT Technology Review بیش از ۱۰۰ موسسه مالی و بیش از ۷۵ کشور در حال حاضر شروع به استفاده از فنآوری ریپل کرده اند. (Mike Orcutt, 2018).
همه این مراحل میتواند در عرض چند ثانیه اتفاق بیفتد و این امکان موجب میشود که ریپل به یک سیستم بلادرنگ نزدیک شود؛ در حالی که در سوئیفت ممکن است تکمیل فرآیند تا چند روز طول بکشد. علاوه بر این، در ریپل، دادهها یا پیامهای تراکنش میتوانند با جزئیات کامل ارائه شوند و به این ترتیب کل جریان فرآیند سادهتر از سوئیفت صورت میگیرد.
نقاط قوت
هزینه کم تراکنش
ریپل از ارز دیجیتال XRP و دفتر کل بلاکچین برای انتقال جزئیات تراکنش، همچنین برای انجام پرداختها به صورت ۲۴×۷ استفاده میکند. هر واحد XRP اکنون ۰.۶۱۴۱۴۹ دلار ارزش دارد و کارمزد تراکنش ۰.۰۰۱٪ از هر XRP است. به این ترتیب هزینه بسیار کم و تقریبا ناچیز است.
انجام تراکنش و تسویه بلادرنگ
ریپل میتواند ارز دیجیتال را در هر زمان از طریق بانکها یا مؤسسات عضو به ارز تبدیل کند. بنابراین جریان تراکنش بسیار ساده و بهصورت ۲۴×۷ است. پس از درخواست مشتری و انتخاب مظنه نرخ ارز و کارمزد توسط وی، میتوان تراکنش را ارسال کرد. بانک گیرنده نیز میتواند فوراً تأیید کند که پرداخت انجام شده و به این ترتیب فرآیند بلادرنگ انجام میپذیرد.
نقاط ضعف
ارز دیجیتال XRP که توسط این شرکت کنترل می شود
ریپل اعلام کرده که حداکثر مقدار ارز دیجیتالی که باید عرضه شود ۱۰۰ میلیارد XRP است. در حال حاضر ۴۰ میلیارد XRP در بازار وجود دارد. انتشار ارز دیجیتال و میزان گردش آن توسط این شرکت خصوصی کنترل می شود و هرگونه عرضه بیش از حد XRP ممکن است بر قیمت ذاتی ارز تأثیر بگذارد.
افزایش بالقوه هزینه تراکنش در بلندمدت
هزینه تراکنش با استفاده از ارز ریپل ۰.۰۰۱٪ از ارزش اصلی XRP آن است. با این حال، تراکنشهای بیشتر و بیشتری که هر روز اتفاق میافتد ممکن است منجر به افزایش هزینه تراکنش شود و شرکت را مجبور کند تا XRP بیشتری را برای پشتیبانی از حجم بالای تراکنشها انتشار دهند.
فرصتها
پتانسیل ایجاد تحول در زیرساختهای حواله جهانی
ایده رمزارز به عنوان یک ابزار حواله دارای مزایای بسیار است. پذیرش این فنآوری توسط بانکها و کشورهای بیشتر، نیازمند تلاش مضاعف است و موسسات و بانکهای جهانی باید بیشتر و بیشتر با ریپل مشارکت داشته باشند. سرعت بالای تراکنش در ریپل باعث میشود تا بتوان حجم بالاتری از تراکنشهایی را که سوئیفت قادر به آن است، در این سیستم انجام داد. در ژاپن، در حال حاضر ۶۱ بانک، از ریپل برای انجام تراکنشهای برونمرزی استفاده میکنند.
XRP ریپل به عنوان یک ارز متمرکز
قیمت ارزهای غیرمتمرکز مانند بیتکوین بسیار ناپایدار و غیرقابل پیشبینی است و نوسانات بازار ارز ممکن است تأثیر زیادی بر بازار واقعی داشته باشد. برخلاف بیتکوین، ارز ریپل متمرکز است و ارزش و وضعیت فعلی آن توسط شرکت قابل کنترل و ردیابی است. این فرآیند همچنین قابلیت این را دارد که توسط نهادهای نظارتی کنترل و تنظیم شود.
تهدیدها
سایر رقبای ارزهای دیجیتال
در حال حاضر رقبای ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین و اتریوم نیز امکان انتقال وجه را از طریق شبکههای بلاکچین همتا به همتا ممکن میسازند. اگر این ارزهای دیجیتال به طور گسترده پذیرفته شوند، رقابت میتواند شدید باشد.
نتیجه
بانکداری سنتی و سیستمهای تسویه مالی در هنگام مواجهه با فنآوریها و تغییرات جدید همیشه محافظهکار و ریسکگریز بودهاند. به این ترتیب، سوئیفت همچنان میتواند در کوتاهمدت بازار حوالههای برونمرزی را نسبت به ریپل رهبری کند. از طرف دیگر، سیستم ریپل با استفاده از ارز دیجیتال و دفتر کل توزیعشده، سوئیفت را به چالش میکشد تا خدمات حواله را به طور چشمگیر و به نفع مشتریان بهبود بخشد. این مزایا شامل ارسال بلادرنگ، خدمات ۲۴×۷ و هزینه پایین تراکنش است. بر این اساس؛ سیستمهای جدید مانند ریپل، چشمانداز بازار حوالههای برونمرزی را در ۵ تا ۱۰ سال آینده به طور اجتنابناپذیری تغییر خواهند داد.
[۱] Global Payment Innovation Initiative
[۲] Inter-ledger Protocol
[۱] tiers
[۱] tiers of banks
برای دسترسی به محتوای کامل مقالات منتشر شده در نشریه قنوس بر روی لینک زیر کلیک کنید.