در ارتباط با تعیین استراتژیهای معاملاتی، علاوه بر شاخصهای فنی و تحلیلی، احساسات و رفتارهای ما در روند معاملات نیز نقش پررنگی در میزان موفقیت و نتیجۀ کار دارند.
نکتههایی دربارۀ دانش مالی و استراتژی معاملاتی
دانش مالی و استراتژی معاملاتی تا چه اندازه با موفقیت در سرمایهگذاریها در ارتباط است؟ استراتژی معاملاتی یک روش سیستماتیک است که برای خرید و فروش در بازارهای اوراق بهادار استفاده میشود. به عبارت دیگر، استراتژی معاملاتی بر اساس قوانین و معیارهای از پیش تعریف شدهای شکل میگیرد و هنگام تصمیمگیری در مورد معاملات به کار میرود.
معیارهای تعیین استراتژی معاملاتی
یک استراتژی معاملاتی ممکن است ساده یا پیچیده باشد. دانش مالی در زمینۀ استراتژیهای معاملاتی مواردی مثل سبک سرمایهگذاری (برای مثال، ارزش در مقابل رشد) را شامل میشود. ارزش بازار، شاخصهای فنی، تحلیل بنیادی، بخش صنعت و سطح تنوع پرتفوی هم از این موارد است. دانش مالی افق زمانی یا دوره نگهداری همچنین تحمل ریسک و ملاحظات مالیاتی را نیز در بر میگیرد.
نکته کلیدی این است که یک استراتژی معاملاتی با استفاده از دادهها و تحلیل و مشاهده تنظیم شود و با جدیت به آن پایبند باشد. در عین حال، یک استراتژی معاملاتی باید به صورت دورهای مجدداً ارزیابی و با تغییر شرایط بازار یا اهداف فردی اصلاح شود.
انواع مختلفی از استراتژیهای معاملاتی وجود دارد. ولی در هر حال همۀ آنها بر اساس تکنیکها یا اصول بنیادی شکل گرفتهاند. در هر حال موضوع مشترک استراتژیهای معاملاتی این است که همۀ آنها بر اطلاعات قابل اندازهگیری تکیه میکنند.
استراتژیهای معاملاتی فاکتورهای اساسی را در نظر میگیرند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار ممکن است مجموعهای از معیارهای غربالگری برای ایجاد فهرستی از فرصتها داشته باشد. این معیارها با تجزیه و تحلیل عواملی مانند رشد درآمد و سودآوری ایجاد میشوند.
ملاحظات خاص در بهرهگیری از استراتژیهای معاملاتی
با وجود اینکه استراتژیهای معاملاتی عموماَ از پایه و اساس علمی و فنی برخوردار هستند، اما توسعه استراتژیهای سودآور سخت است. همچنین خطر وابستگی بیش از حد به یک استراتژی همیشه وجود دارد.
به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است منحنی یک استراتژی معاملاتی را با دادههای یک روند مشخص منطبق کند. این امر ممکن است باعث ایجاد اطمینان کاذب شود. این استراتژی ممکن است از نظر تئوری بر اساس دادههای بازار گذشته به خوبی کار کرده باشد. اما عملکرد گذشته موفقیت آتی را در شرایط واقعی بازار تضمین نمیکند. حتی ممکن است به طور قابلتوجهی با روند پیشین ناهمخوان باشد.
باید توجه داشت که در هر مرحله از فرآیند سرمایهگذاری، معیارهای مربوط به استراتژی اندازهگیری، بر اساس شرایط بازارها دچار تغییر میشوند. بنابراین، توجه به شرایط و اقتضائات روز بازارهای معاملات یک معیار بسیار مهم شمرده میشود.
منطقپذیری و کنترل احساسات در روند معاملات
علاوه بر نکتههای فنی و تکنیکی در ارتباط با تعیین استراتژیهای معاملاتی، احساسات و رفتارهای ما در روند معاملات نیز نقش پررنگی در میزان موفقیت و نتیجۀ کار دارند.
در این ارتباط فاکتورهای زیادی وجود دارد. متاسفانه در این فرصت کوتاه امکان پرداختن به همۀ آنها نیست. در ادامه به دو نمونه از احساساتی که در بین معاملهگران از رواج بیشتری برخوردار است، میپردازیم.
ترس و طمع، دو سر چوب ضرر!
همانطور که اغلب گفته میشود، داشتن استراتژی معاملاتی شخصی بسیار اهمیت دارد. معمولاً همه به شما توصیه میکنند مسیری شخصیسازیشده داشته باشید.
اما لازم است معاملهگرها قبل از هر چیز تأثیرات ترس و طمع و پیامدهای این دو احساس را در معاملات خود به درستی بشناسند و توانایی کنترل آنها را در خود پرورش بدهند. واقعیت این است که در بیشتر موارد، سرمایهگذاران به دلیل زیادهخواهی، درگیر حرص و طمع میشوند.
ذهنیت «یک شبه ثروتمند شدن»
علاوه بر این، اکثر ما همیشه تمایل داریم در کمترین زمان ممکن بیشترین ثروت را به دست بیاوریم. این در حالی است که ذهنیت «یک شبه ثروتمند شدن»، داشتن استراتژی معاملاتی مشخص، پایبند بودن به آن استراتژی و توانایی حفظ سود را کاملاً تحت تأثیر قرار میدهد.
در واقع بسیار دشوار است که در میان این حجم از هیجان به فلسفه معاملاتی خودمان پایبند باشیم. آلن گرین اسپن، رئیس پیشین فدرال رزرو در مورد افرادی که سودای ثروت زود هنگام را در سر دارند، میگوید: «این مدل کسب ثروت، نامتعارف و نامعقول است.»
احساس ترس از زیان بیشتر
درست مثل طمع، ترس هم میتواند بازار را تحت تأثیر قرار بدهد. عمدهترین نشانه وجود ترس در بازار سهام، یک احساس یا جو ناخوشایند بهنسبت فراگیر است که از اتفاقی ناگوار در آینده خبر میدهد.
وقتی بازارهای مالی برای دورههای طولانی دچار سقوط و رکود میشوند، در میان معاملهگران بازار ،احساس ترس از زیان بیشتر به وجود میآید. اما این ترس بیش از حد هم شدیداً مخرب است.
پیروی کورکورانه از شرایط بازار
حفظ آرامش در بازارهای مالی و معاملات، بسیار مهمتر از آن است که تصورش را دارید. شما تصمیمگیرنده نهایی در مورد وضعیت سبد سهامتان هستید. در واقع مسئولیت تمام سود و زیانها هم بر عهده شخص شما است.
چه زمانی خواهید توانست تصمیمهای معاملاتی درستی بگیرید؟ چه وقت در سرمایهگذاری به موفقیت میرسید؟ زمانی که بتوانید با کنترل احساسهای ترس و طمع، پیروی کورکورانه از شرایط بازار را کنار بگذارید. به عبارت دیگر زمانی که بتوانید استراتژی معاملاتی پویایی را اتخاذ کنید.
دلایل شدت گرفتن احساس ترس و طمع در معاملات
اما دلایل عمده شکلگیری احساس ترس و طمع معاملهگران در مواجهه با بازار معاملات کدامها هستند؟ در این ارتباط باید به شرایطی توجه کنیم که معاملهگران را خواسته و ناخواسته درگیر احساس ترس و طمع میکند.
یکی از اصلیترین دلایل و شرایطی که این احساسات را در معاملهگران شدت میبخشد، بازار منفی طولانی مدت است. همچنین جو ناخوشایند بازار از دیگر عواملی است که احساس ترس را در معاملهگران بیدار میکند.
زیادهخواهی یکی دیگر از احساسات مخربی است که کسب نتیجۀ مطلوب از معاملات را تحت تأثیر قرار میدهد. در واقع زیادهخواهی یا طمع احساسی است که به دلیلی ناهمخوانی با شرایط واقعی و اقتضائات بازار سرمایه، انتظارات نامعقول و فراتر از قاعدهای را در ذهن معاملهگر شکل میدهد.
استراتژی حفظ سود هم در نگاه اول تصمیمی عقلانی و منطقی به نظر میآید. اما در صورتی که در آن افراط شود و معاملهگر نتواند در مقابل آن انعطاف نشان دهد، نوعی محافظهکاری و فلج شدن در مواجهه با شرایط بازار را به دنبال خواهد داشت.
برای آشنایی و ورود به بازار غیرمتمرکز ققنوس بر روی لینک زیر کلیک کنید.