توهم پول پدیدهای فراگیر است که بر حوزههای مختلفی مانند بازارهای مالی، بازار مسکن، بازار کار و حتی در کلیت توسعه اقتصادی جوامع تأثیر میگذارد.
توهم پولی چگونه در برنامهریزیهای مالی ما تأثیر میگذارد؟
توهم پولی چیست و چگونه بر برنامهریزیهای مالی بلند مدت ما تأثیر میگذارد؟ آیا توهم پولی فقط یک نظریه اقتصادی است که نباید زیاد آن را جدی گرفت؟ یا اینکه موضوعی جدی است و بیتوجهی به آن میتواند شما را از اهداف مالی زندگیتان دور نگه دارد؟ در این مقاله تلاش داریم تا به این سؤالها تا اندازهای پاسخ بدهیم.
اما قبل از هر چیز باید بدانیم مفهوم توهم پولی و تاریخچه آن چیست و چرا این مفهوم مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است.
توهم پولی چیست؟
توهم پولی یک نظریه اقتصادی است که گاهی اوقات با عنوان توهم قیمت نیز شناخته میشود. از دیدگاه این نظریه افراد معمولاً تمایل دارند درآمد و ثروت خود را بر خلاف شرایط واقعی و بهصورت ارزش اسمی آن ارزشگذاری کنند.
راه دیگر برای درک مفهوم توهم پولی این است که فرض کنیم افراد گاهی اوقات اثرات تورم بر پول خود را در نظر نمیگیرند و بنابراین آنها بهاشتباه معتقدند که ارزش ثروت انباشته آنها بهاندازه سال قبل است.
تاریخچه توهم پول
اصطلاح توهم پول برای اولین بار در کتاب «تثبیت دلار» نوشته «ایروینگ فیشر» اقتصاددان آمریکایی ابداع شد. فیشر بعداً در سال ۱۹۲۸ یک کتاب مستقل با عنوان «توهم پول» نوشت. او از اصطلاح توهم پولی برای اشاره به ناتوانی تفکیک بین یک دلار و قدرت خرید آن (یا هر چیزی که بعد از تورم با یک دلار میشود خرید)، استفاده کرد. «جان مینارد کینز»، اقتصاددان بریتانیایی هم در ادامه به رواج این اصطلاح کمک کرد و به آن اعتبار بخشید.
کتاب فیشر روایت یک مغازهدار آلمانی را در زمانی که واحد پول آلمان به دلیل تورم شدید دچار کاهش ارزش شد، شرح داده است. داستان این مغازهدار در حقیقت به دورهای برمیگردد که کشور آلمان ابر تورمی را پس از جنگ جهانی اول تجربه میکرد. مغازهدار آلمانی معتقد بود که چون پیراهنها را بیشتر از قیمتی که خریده میفروشد، سود میبرد؛ چرا که مغازهدار به دلیل فشارهای تورمی، قدرت خرید یا تعداد کالاها و خدماتی را که میتوانست با همان مقدار پول خریداری کند، از دست داده بود.
فیشر به این نتیجه رسیده بود که مردم در مورد ثروت خود بهصورت اسمی فکر میکنند، نه بهصورت واقعی. او معتقد بود که همین طرز نگاه یک احساس امنیت کاذب برای ثروت فرد ایجاد میکند.
توهم پولی نشاندهنده چیست؟
مردم اغلب بر مقدار واقعی پولی که به دست میآورند یا خرج میکنند، تمرکز میکنند تا قدرت خرید آن. در ارتباط با این مقوله توصیه میشود که با افزایش تورم، مراقب توهم پول هم باشید؛ چرا که ممکن است برای شما هزینه زیادی داشته باشد.
توهم پولی نشان میدهد که مردم تمایل دارند ثروت و درآمد خود را بهجای تشخیص ارزش واقعی آنها با توجه به تورم، بر حسب ارزش اسمی آن ارزیابی کنند.
جالب توجه است که تصور مردم از نتایج مالی با توهم پولی رنگآمیزی شده است. برای مثال، آزمایشها نشان دادهاند که مردم عموماً کاهش ۲ درصدی دستمزد، بدون تغییر در ارزش پولی را ناعادلانه میدانند. با این حال، آنها افزایش ۲ درصدی درآمد اسمی را زمانی که تورم ۴ درصد است، منصفانه میدانند.
به عبارت دیگر، توهم پولی یعنی تمایل به فراموش کردن ارزش پول، در نتیجۀ تورم یا رکود. در مواقع تورم، افراد ممکن است قراردادهایی را امضا کنند، بدون اینکه در نظر بگیرند که پول مورد نظر در حال از دست دادن ارزش خود در نتیجۀ تورم است. درست است که این فرد موفق به بستن یک قراردادی شده اما در نتیجۀ این قرارداد به دلیل تورمی که نادیده گرفته شده، در واقع وضعیت مالی او بهبود پیدا نخواهد کرد.
چرا اقتصاددانان به نظریه تورم پولی اهمیت میدهند؟
در واقع توهم پولی یک موضوع روانشناختی است که بین اقتصاددانان مورد بحث است. برخی با این نظریه مخالف هستند و معتقدند که مردم بهطور خودکار به پول خود در شرایط واقعی فکر میکنند و ارزیابیهای مالی خود را با تورم تنظیم میکنند؛ زیرا هر بار که وارد فروشگاه میشوند تغییرات قیمتها را مشاهده میکنند. در همین حال، برخی دیگر از اقتصاددانان مدعی هستند که توهم پولی مسئله رایجی در جوامع است. این گروه از اقتصاددانها عواملی مانند فقر آموزش مالی و چسبندگی قیمتی را که در بسیاری از کالاها و خدمات دیده میشود، بهعنوان دلایل و محرکهایی که باعث میشود مردم در دام نادیده گرفتن افزایش هزینههای زندگی بیفتند، عنوان میکنند.
توهم پول در میان اقتصاددانان اغلب بهعنوان دلیل این مسئله مطرح میشود که چرا سطوح کوچک تورم – ۱ تا ۲ درصد در سال – در واقع برای یک اقتصاد مطلوب است. آنها معتقدند که تورم پایین به کارفرمایان این امکان را میدهد که دستمزدها را بهصورت اسمی بهطور متوسط افزایش دهند، بدون اینکه واقعاً مبلغ بیشتری را پرداخت کنند. در نتیجه، بسیاری از افرادی که حقوقشان افزایش پیدا میکند، بدون اینکه به نرخ واقعی تورم توجه داشته باشند، بر این باورند که ثروتشان در حال افزایش است.
تورم پولی چطور در ذهن ما نقش میبندد؟
زمانی که یک شخص یا یک جامعه، بدون در نظر داشتن آثار پدیدۀ تورم در کاهش قدرت خرید، صرفاً با اتکا به افزایش اسمی درآمد خود، احساس سرخوشی از افزایش درآمد کند، این فرد یا جامعه، از منظر علم اقتصاد دچار توهم پولی شده است.
فرض کنید در محل کارتان نشستهاید و در انتظار امضای قرارداد برای سال جدید هستید. حالا فرض کنید کارفرما به شما میگوید که قصد دارد برای قرارداد جدید، ۲۵ درصد به حقوق شما اضافه کند. ۲۵ درصد فوقالعاده نیست؟ حتماً از شنیدن چنین خبری حسابی شگفتزده میشوید. اما چند لحظه که از هیجان شنیدن این خبر میگذرد، این سؤال از ذهنتان میگذرد که «پس تورم چه میشود؟» و بعد این سؤالها که «الآن تورم چند درصد است؟»، «کالاهای اساسی چند درصد تورم دارند؟» و «کالاهای سرمایهای چطور؟»
نرخ سود سپردههای بانکی یکی دیگر از مثالهای خوب در زمینه توهم پولی است. وقتی که نرخ سود اعطایی به سپردهها کاهش پیدا میکند، افراد بابت بازده کم سپردهها اعلام نارضایتی میکنند. در حالی که ممکن است با نرخ بهره اسمی و تورم بالاتر، وضعیت بدتری داشته باشند.
به همین خاطر بهتر است در اقتصاد همیشه حواسمان به قیمتها و نرخهای واقعی، یعنی «دستمزد واقعی» و «سود واقعی» باشد. برای این منظور نرخ تورم را از نرخ افزایش دستمزدتان کسر کنید و ببینید که ارزش دستمزد شما نسبت به سال قبل بیشتر شده یا کمتر. نرخ سود واقعی بانکی شما که بدون شک منفی خواهد بود. پس به فکر سرمایهگذاریهایی باشید که بازدهیشان بیشتر از نرخ تورم باشد.
چگونه برنامهریزی مالی تحتتأثیر توهم پولی قرار میگیرد؟
واقعیت این است که تورم نقش مهمی در برنامهریزی مالی شما ایفا میکند، چه از آن آگاه باشید یا نه. به نظر میرسد توهم پول پدیدهای فراگیر است که بر حوزههای مختلفی مانند بازارهای مالی، بازار مسکن، بازار کار، بحث صرفهجویی در مصرف و حتی در کلیت توسعه اقتصادی جوامع تأثیر میگذارد. علاوه بر این، با توجه به تلاشهای آموزشی بانکهای مرکزی و سایر مؤسسات، هنوز جای سؤال است که آیا آموزشهای اقتصادی میتواند راهنمای کافی تصمیمگیریهای مالی شهروندان باشد و در نتیجه اثرات توهم پولی را کاهش دهد یا خیر.
همانطور که اشاره شد، توهم پول یک فرآیند روانشناختی پیچیده است و در طول برنامهریزی مالی بلندمدت، ممکن است شما را از اهدافتان دور نگه دارد. اگر امروز در رویای دوران بازنشستگی راحت و آسودهای هستید و در شرایط واقعی امروزی رقم مشخصی را برای این منظور تصور میکنید، اما در ۱۰، ۲۰ یا ۳۰ سال بعد و زمانی که شما واقعاً آماده بازنشستگی هستید، معادل این رقم چه خواهد بود؟ مطمئناً در آن روز به رقمی بیشتر ازآنچه امروز تصور میکنید، نیاز خواهید داشت. چرا که در حقیقت شما بهطور مداوم با تورم مسابقه میدهید. بنابراین در هنگام مدلسازی جریانهای نقدی و برنامهریزی برای آیندهتان، تورم را باید بهعنوان یک نکته مهم در نظر بگیرید.
چگونگی تأثیر تورم بر مالیاتها، یکی دیگر از ملاحظات مهم است. چندین بخش از کدهای مالیاتی امروز کشورها شامل مقرراتی است که سال به سال بهروز نمیشوند تا نشان دهند ارزشهای واقعی چگونه در حال تغییر هستند. مالیاتهای مربوط به این مقررات غیر شاخص یا غیر تعدیلشده با تورم اغلب بهعنوان «مالیات پنهان» نامیده میشود. آنها مخفی هستند و به همین دلیل بسیاری از مردم نمیدانند که با تورم روز سازگار نیستند.
برای آشنایی با توکنهای ققنوس بر روی لینک زیر کلیک کنید.