در دنیای امروز، چه در اقتصاد جهانی و چه در دنیای فنآوری تغییرات زیادی رخ داده است. یکی از این تحولات علاقه و توجه دوباره به CBDC بوده که به دنبال ظهور و پیشرفت فنآوری بلاکچین رخ داده است.
بانکهای مرکزی و چشمانداز آینده پول دیجیتال
بررسی اجمالی ارز دیجیتال بانک مرکزی بر بستر بلاکچین اتریوم
گروه نویسندگان آکادمی«کانسنسیس»
ظهور ارزهای دیجیتال و فنآوری بلاکچین در دهه گذشته امکانات جدیدی را در صدور و استفاده از پول؛ همچنین اشکال جدید و هیجانانگیز داراییهای دیجیتال و بازارها ایجاد کرده است. در عین حال، یک محیط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که به سرعت متحول میشود، نیازها و توقعات جدیدی را برای ابزارهای مبادله و پرداختهای امن، قابل اعتماد، آسان و در دسترس جهانی ایجاد کرده است.
از جمله مهمترین نوآوریهایی که امروزه شاهد آن هستیم، استیبلکوینها یا ارزهای رمزنگاری شده هستند که بر پایه یک دارایی پایدار، به صورت خصوصی منتشر میشوند و امروزه ارزش بازاری بیش از ۵ میلیارد دلار دارند. همچنین ارزهای دیجیتال صادر شده توسط بانک مرکزی، معمولاً CBDC نامیده می شود، که موضوع این مقاله نیز هست. بر اساس گزارش بانک تسویه حسابهای بینالمللی، بیش از ۷۰ درصد از بانکهای مرکزی به دنبال انتشار ارز دیجیتال بر روی بلاکچین هستند؛ و این امر را باید یک پیشرفت تحسین برانگیز به حساب آورد.
CBDCها میتوانند مزایای زیادی ارائه دهند و نقش اساسی در پیشبرد انقلاب داراییهای دیجیتال به شیوهای تنظیمشده، کمریسک و در دسترس داشته باشند. همچنین؛ کمک میکنند که بازارهای مالی برای همه شهروندان جهانی کارآمدتر و دردسترستر شوند. CBDC هزینه حوالههای بینالملی را نیز کاهش میدهد.
در این مقاله، نمایی کلی از CBDC و یک مثال عینی از نحوه اجرای این ارز بر روی شبکه بلاکچین اتریوم ارائه میشود. ما بر این باوریم که اتریوم بهترین شبکه بلاکچینی است که میتواند نیازهای CBDC به پلتفرمهای پرداخت امن، تعاملپذیر و در سطح جهانی را برآورده کند. آنچه اهمیت دارد این است که بانکهای مرکزی به تحولات عظیمی که در عرصه ارزهای دیجیتال رخ میدهد، آگاه هستند و میدانند نقش داشتن در این تغییر تا چه اندازه مهم است. امیدواریم این مقاله، نمونهای مفید و قابل تأمل از رویکردی امیدوار کننده ارائه دهد.
مقدمه
از چین و سوئد و سنگاپور تا آفریقای جنوبی، در طول سال گذشته شاهد خبرهایی از سوی بانکهای مرکزی سراسر جهان بودیم که درمورد انتشار ارزهای دیجیتال بانک مرکزی تحقیق میکنند. پول دیجیتالی که مستقیما توسط بانک مرکزی صادر میشود، ایده جدیدی نیست. در دهههای نود و دوهزار میلادی، این موضوع به خصوص برای کاربردهای کوچک بین عموم مردم مورد توجه بوده، اما در نهایت بنا به دلایل مختلف، بانکهای مرکزی تصمیم گرفتند که این پروژهها را دنبال نکنند. از آن زمان تا کنون، چه در اقتصاد جهانی و چه در دنیای فنآوری تغییرات زیادی رخ داده است. اما دلیل اصلی علاقه و توجه دوباره به CBDC، ظهور و پیشرفت فنآوری بلاکچین بوده است. در این مقاله مروری بر تاریخچه و وضعیت فعلی CBDC ؛ همچنین نمونهای از نحوه طراحی و ساخت یک CBDC بر روی بلاکچین اتریوم ارائه میدهیم. قصد ما این است که یک نمای کلی از مزایا و چالشهای بالقوه CBDC نشان دهیم و با رویکرد خاص و طرحی مشخص، بحث را به فراتر از جنبههای تئوری سوق دهیم.
معرفی ارزهای دیجیتال بانک مرکزی
در جوامع مدرن دو نوع اصلی پول فیات وجود دارد. پول بانک مرکزی که یک ارز قانونی است و توسط یک بانک ایجاد و پشتیبانی میشود، بیانگر ادعای مردم نسبت به بانک مرکزی است که به شکل سکه و اسکناس وجود دارد و عموما برای پرداختهای عمده استفاده میشود. نوع دیگر ، پول بانک تجاری است که توسط بانکهای تجاری ایجاد میشود؛ به این صورت که یک اعتبار و حساب برای ما ایجاد میکنند. بیشتر پولهای فیات در جهان پول صادر شده از بانکهای تجاری است و به صورت گستردهای برای پرداختهای خرد مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا منظور از پرداخت خرد به معنای پرداخت بین موسسات غیرمالی، شرکتها یا افراد است.
CBDC نمایانگر یک فنآوری و رویکرد جدید برای انتشار پول مرکزی است که میتواند با مشخصههای زیر شناسایی شود:
- داراییهای دیجیتال:
CBDC یک دارایی دیجیتال است؛ به این معنی که در یک دفترکل- توزیعشده یا نه-، بهعنوان یک منبع حقیقت ثبت میشود.
- با پشتوانه بانک مرکزی:
CBDC همانند اسکناس، ادعایی نسبت به بانک مرکزی است.
- توسط بانک مرکزی کنترل میشود:
عرضه CBDC کاملا توسط بانک مرکزی کنترل و تعیین میشود.
دو نوع ارز دیجیتال بانک مرکزی وجود دارد که ما بین آنها تمایز قائل میشویم:
- CBDC برای پرداختهای بزرگ ( CBDC عمده):
برای تسهیل پرداختهای بین بانکها و سایر نهادهایی که در خود بانک حساب دارند استفاده میشود.
- CBDC برای پرداختهای خرد (CBDC خرد)
برای پرداختهای خرد، بهعنوان مثال بین افراد و مشاغل و مشابه اسکناسهای بانکی دیجیتال استفاده میشود.
از فنآوری بلاکچین میتوان برای پشتیبانی از هر دو نوع CBDC استفاده کرد. برای مثال، میتوان از بلاکچین به عنوان یک رویکرد جایگزین در سیستمهای بانک مرکزی برای پرداختهای بزرگ، یا سیستمهای تسویه ناخالص آنی[۱] یا سیستمهای تسویه خالص معوق[۲] استفاده کرد. همچنین میتوان با استفاده از بلاکچین پلتفرمهایی ایجاد کرد که CBDCها را برای پرداخت خرد و پول نقد الکترونیکی با پشتیبانی دولت، در ابعاد وسیع توزیع کرد.
با توجه به بانک تسویه حسابهای بینالمللی، امروزه حدود ۷۰ درصد از بانکهای مرکزی به دنبال CBDC هستند و اکثر آنها بلاکچین را به عنوان زیر ساخت فنآوری آن در نظر میگیرند. در حالی که بسیاری از بانکها علاقه خود را به استفاده از این ارز در پرداختهای خرد و بزرگ نشان دادهاند، اما تمرکز بیشتر آزمایشهایی که تا کنون انجام شده بر پرداختهای بزرگ بوده است. پروژه Ubin7 که توسط مقامات مالی سنگاپور راهاندازی شده، همچنین پروژه Stella10، بهعنوان یک پروژه تحقیقاتی مشترک میان بانک مرکزی اروپا و بانک مرکزی ژاپن، از این جمله است. علیرغم تمرکز فعلی بر روی پرداختهای بزرگ، بسیاری از ناظران این صنعت بر این باورند که پتانسیل بالایی برای هر دو بازار خرد و عمده در این عرصه وجود دارد و بانکهای مرکزی هر دو این بازارها را در نظر خواهند گرفت.
مزایای ارزهای دیجیتال برای بانکهای مرکزی و اقتصاد
درحالی که هنوز زمان بیشتری مورد نیاز است تا شاهد اجرای پروژههای CBDC باشیم و هیچ مشاهده و تجربه عینی از تاثیر آنها نداریم، بسیاری معتقدند که این ارزها میتوانند مزایای قابل توجهی را برای بانکهای مرکزی و سیستمهای مالی گستردهتر فراهم کنند، از جمله:
- تقویت انقلاب داراییهای دیجیتال
به طور کلی داراییهای دیجیتال، بازارهای سرمایه امروزی را مختل کرده و انتشار و توزیع ارزان، افزایش کارایی و انعطاف بهدلیل قابلیت برنامهریزی و تحویل فوری در مقابل پرداخت را عرضه میکنند. با ایجاد بازارهای دارایی توکن شده، برای انجام تراکنشها و تسویه فوری، به پرداختهای توکنی نیاز خواهیم داشت. CBDC میتواند عنصر کلیدی در معرفی یک سیستم پرداخت مبتنی بر بلاکچین پایدار و گسترده باشد که یک اتاق پایاپای غیرمتمرکز در مقیاس بزرگ و ثبت دارایی را ایجاد میکند؛ و به نوبه خود اجازه میدهد تا دارایهای دیجیتال به پتانسیل واقعی خود دست یابند. اگر بانکهای مرکزی ارز دیجیتال خود را صادر نکنند، بازارها به سمت توکنهای پرداخت خصوصی خواهند رفت که این امر ممکن است کاربران را در معرض خطرات مختلفی قرار دهد. در این ارتباط، از جمله با خطر ریسک اعتباری روبهرو هستیم؛ به این معنا که اگر ناشران خصوصی ورشکست شوند، دارندگان ارز نیز تمام پول و سرمایه خود را از دست خواهند داد. همچنین ممکن است توکنهای خصوصی برای تمامی افراد قابل دسترس نباشند که این خود منجر به محرومیت مالی میشود. ارز دیجیتال بانک مرکزی یک جایگزین بدون خطر و قابل دسترس است که میتواند مزایای دیگری نیز داشته باشد؛ برای مثال قادر است به افزایش کارایی و صرفهجویی در هزینههای سیستم مالی کمک کند.
مطالعات نشان میدهد که هزینه تسویه اوراق بهادار در کشورهای عضو گروه هفت به بیش از ۵۰ میلیارد دلار در سال میرسد که دلیل آن بیش از همه، نیاز به منابع برای انتقال داراییها و تطبیق حسابها است. با جایگزینی واسطههای مختلف و فراهم کردن یک سیستم خودکار و رواج بیشتر آن، یک اتاق پایاپای غیرمتمرکز مبتنی بر بلاکچین میتواند ارزانتر باشد و با کاهش پیچیدگی سیستم امنتری را ایجاد کند. معادل بینالمللی برای ارزهای ملی توکنشده، با ایجاد رویکردی که پرداخت و تسویهحساب همزمان و در لحظه انجام شود نیز میتواند ریسک تراکنشها و تبادلات بینالمللی را کاهش دهد که این، هم به نفع دولتها و هم به نفع میلیونها کسبوکار و اشخاص است.
بانکهای مرکزی ممکن است CBDC را برتر از پول نقد فیزیکی بدانند. در برخی کشورها تولید و توزیع اسکناس گران است و میتواند عامل اصلی فعالیت غیرقانونی باشد. در بسیاری از نقاط جهان نیز، دسترسی شهروندان به پول فیزیکی بهعلت دوری از شعب بانکها و دستگاههای خودپرداز دشوار است. CBDC می تواند بهراحتی بر روی تلفنهای همراه توزیع شود و به رفع این مشکلات کمک کند.
CBDCهای خرد همچنین میتوانند راهی برای دسترسی افراد به ذخایر دیجیتالی بدون ریسک باشد؛ امکانی که در حال حاضر فقط در دسترس موسسات مالی بزرگ است. در بسیاری از بخشهای بانک جهانی که سپردهها بیمه نمیشوند و در صورت ورشکستگی بانک، سپردهگذاران سرمایه خود را از دست خواهند داد، CBDC میتواند یک مزیت بزرگ باشد.
سیاست پولی آینده محور و ابزارهای نظارتی
همانطور که اشاره شد، اگر بانکهای مرکزی به صدور ارز دیجیتال اقدام نکنند، توکنهای پرداخت خصوصی تنها انتخاب برای پرداخت خواهند بود. در برخی از کشورهای در حال توسعه شاهد کاهش چشمگیر استفاده مردم از اسکناس هستیم که این موضوع به نفع راهحلهای دیجیتال است. هرچه تعداد کسانی که به این پولها باور دارند بیشتر شود، این راهحلها بیشتر و گستردهتر میشوند و بهطور بالقوه میتوانند نمایانگر بخشهای مهم و مرتبط با اقتصاد باشند. اگر بانکهای مرکزی ارز دیجیتال را بهعنوان مبنای پرداخت در بازارها منتشر نکنند، این ریسک وجود خواهد داشت که بخشی از توانایی خود برای اجرای سیاستهای پولی و نظارتی را از دست بدهند. اعمال نفوذ مستقیم بانک های مرکزی بر کل یا بخشی از عرضه پول در بازارهای دیجیتال، این خطر را کاهش می دهد.
CBDC همچنین میتواند ابزارهای جدیدی برای گسترش عرضه پول را به بانکهای مرکزی ارائه دهد. همچنین میتواند اقدامات نوآورانه مربوط به پرداختهای خرد، مانند توزیع مستقیم پول بین افراد را آسانتر کند. همچنین؛ می تواند به بانکهای مرکزی کمک کند تا علیه محرومیت مالی و اجتماعی افراد و شرکتهایی که به دلیل هزینه بالا و… ، به پول ایجاد شده توسط بانک تجاری دسترسی ندارند، اقدام کنند.
حوالههای مرزی ارزانتر
امروزه تراکنشهای بینالمللی، چه برای شرکتها یا افراد، بسیار پرهزینه هستند. یک پرداخت بینالمللی باید از طریق چند بانک مختلف انجام شود که انجام این تراکنشها مستلزم هزینه بالا و زمانبر است. خصوصاَ برای اشخاص حقیقی، بهویژه مهاجرانی که در کشورهای در حال توسعه شاغل هستند و برای خانواده خود پول ارسال میکنند، این فرآیند، هم برای ارسالکننده و هم دریافتکننده هزینهبر است و بخشی از پول آنها صرف کارمزد انجام تراکنش میشود. اگر ارزهای مبدأ و مقصد بر اساس CBDCها باشند، میتوانیم بهراحتی دنیایی را تصور کنیم که در آن، سیستمهای پرداخت پول، کاملاَ خودکار و بر اساس تکنیکهای رمزنگاری، تعامل بین سیستمهای مختلف و بلاکچین های غیرمتمرکز را ایجاد میکنند.
بسیاری از کارگزاران مالی با استفاده از بلاکچین میتوانند در ارائه بهترین قیمت و خدمات به مشتریان، از طریق کاهش هزینهها و زمان تراکنشها با سایرین رقابت کنند. با رواج تلفنهای همراه در میان تمام اقشار مردم، از جمله در کشورهای در حال توسعه، چنین سیستمی نیاز به مراکز توزیع (فیزیکی) حضوری( مثلا بانکها) را از بین برده و باعث کاهش هزینهها میشود.
بهبود تسویه و پرداختهای بین بانکی
امروزه تسویه تراکنشهای بین بانکی با استفاده از پول بانک مرکزی، به طور فزایندهای بر روی سیستمهای تسویه ناخالص آنی انجام می شود. به این ترتیب، به جای انتظار کشیدن تا پایان روز برای اینکه یک تراکنش همراه با سایر تراکنشها تسویه شود، پول بهصورت آنی و بین دو طرف منتقل میشود. نقاط ضعف این سیستمها آنجا است که متکی به پردازشهای دستهای هستند تا موقعیتهای مختلف شبکه را پوشش دهند بنابرین چنین سیستمهایی ریسک تسویهحساب را بهطور کامل حذف نمیکنند، همچنین بسیاری از سیستمهای تسویه ناخالص آنی- از جمله پردازندههای مرکزی، زبانهای برنامهنویسی قدیمی مانندCobol یا پلتفرمهای پیامرسانی چون SWIFT- ، به فنآوریهای قدیمی اتکا داشته و در نتیجه، با میزان مشخصی ریسک عملیاتی روبهرو هستند.
با CBDC، پرداختهای بین بانکی بسیار شبیه به انتقال پول نقد دیجیتال( البته در مقادیر بسیار زیاد) خواهد بود و تراکنشها به صورت آنی، بدون ریسک عملیاتی یا تسویه انجام میشوند. همچنین میتوانیم انتظار داشته باشیم که سیستمهای مبتنی بر CBDC نسبت به رویکردهای فعلی ایمنتر و کارآمدتر باشند.
تسریع فنآوری در بازارهای خرد
حتی اگر نقل و انتقال پول را بتوان توسط پلتفرمهای تسویهحساب متمرکزی مانند SEPA به شکل ارزان و تقریبا آنی انجام داد، به این معنا نیست که همه مصرفکنندگان و مشاغل، به حوالههای ارزان و بلادرنگ دسترسی داشته باشند. در واقع، بسیاری از موسسات مالی برای انتقال پول بلادرنگ از مشتریان خود پول بیشتری نسبت به نرخ معمول آن دریافت میکنند که این درآمد و سود برای تأمین مالی عملیاتهای آنان ضروری است. اما بسیار غیرمنصفانه حواهد بود که کاربران نتوانند از پیشرفتهای تکنولوژی بانکهای مرکزی استفاده کنند. علاوه بر این، در برخی از کشورهای در حال توسعه، به ویژه در آسیای جنوب شرقی، این واقعیت که پرداختهای درون بانکی رایگان، اما نقل و انتقالات پول بین بانکی بدون هزینه یا بلادرنگ نیست، منجر به رقابتی گسترده برای بزرگترین شبکه های بانکی – که دسترسی نامتناسب به سپرده مصرف کنندگان دارند- شده و رقابت در بخشهای بانکداری خردهفروشی و کوچک را از بین میبرد.
در این زمینه، ایجاد ارز دیجیتال تحت حمایت بانک مرکزی که بهصورت آزاد و سریع بین کاربران قابل انتقال است، میتواند راهی برای تنظیمکنندهها باشد تا استانداردهای جدید بازار را تعیین و موسسات مالی خرد را تشویق به بهبود ارزش پیشنهادی خود به مصرفکنندگان کنند. این روند میتواند شامل ساعات کاری طولانیتر و ۲۴ ساعته، شفافیت در وضعیت پردازش، همکاری بیشتر بین پلتفرمها، همچنین حمایت بیشتر از توسعه پول قابل برنامهریزی یعنی یکی از وعدههای بزرگ شبکه بلاکچین باشد.
الزامات اجرای موفقیتآمیز CBDC
درحالی که CBDC مزایای زیادی دارد، اما قبل از معرفی آن باید با چالشهای زیادی مقابله و به خطراتی در این ارتباط توجه کرد. همچنین اتخاذ تصمیمات طراحی کلیدی که برخی از آنها تأثیرات گستردهای از نظر نحوه استفاده و تأثیرات بالقوه خواهند داشت، در این زمینه ضروری بهنظر میرسد. در این بخش به برخی از الزامات و مشکلاتی میپردازیم که بانکهای مرکزی در این ارتباط میبایست در نظر داشته باشند.
کدام نوع از CBDC ؟
ابتدا و مهمتر از همه، بانکهای مرکزی باید تصمیمی اساسی بگیرند که چه کسانی به CBDC دسترسی داشته باشند. انتخاب اصلی بین CBDC خرد یا عمده، یا هردو خواهد بود که بستگی به هدف بانکهای مرکزی از صدور CBDC دارد. برای مثال CBDCهای عمده میتواند از نوآوریهای مالی حمایت کرده، هزینه کمتر و کارآمدی بیشتر را به پرداختهای بین بانکی اضافه کنند. CBDCهای خرد میتوانند راهی باشند تا بانکهای مرکزی پول نقد دیجیتالی بدون ریسک و با استفاده آسان را برای عموم مردم فراهم کنند.
بانکهای مرکزی همچنین باید تصمیم بگیرند که CBDC را تا چه حدی بهعنوان ابزاری برای سیاست پولی در نظر میگیرند و به ویژه اینکه آیا CBDC دارای سود و بهره باشد یا خیر.
توزیع
در حالی که بانکهای مرکزی ناشران CBDC خواهند بود، اما باید در مورد نحوه گردش این ارزها هم تصمیم بگیرند. در اینجا طیف گستردهای از انتخابها وجود دارد: اتکا به بانکها و موسسات منتخب برای توزیع CBDC. همانطور که امروزه پول بانک مرکزی منتشر میشود، استفاده از CBDC بهعنوان فرصتی برای افزایش واسطههایی که به پول بانک مرکزی دسترسی دارند، توزیع مستقیم CBDC به عموم مردم را با استفاده از یک پلتفرم مبتنی بر بلاکچین امکان پذیر میسازد.
حکمرانی و نظارت
درحالی که سیستمهای متمرکز مزایای زیادی را ارائه میدهند، یک پلتفرم غیر متمرکز بدون نهاد مسئول میتواند مشکلساز باشد. فقدان یک حاکمیت ساختار یافته میتواند تصمیمگیری در سطح فنی و طراحی را مختل کرده و پیشرفت پلتفرم را دشوار کند. فقدان یک مالکیت روشن و واضح، پرسشهای قانونی و حاکمیتی دشواری را ایجاد میکند. برای مثال، در صورت بروز مشکل چه کسی یا چه نهادی مسئولیت را بر عهده میگیرد. بنابراین از نظر طراحی، توسعه، نگهداری، بودجه، ارتقا و موارد مشابه نیاز به یک زیرساخت کنترلشده و تنظیمیافته با ساختارهای حاکمیتی روشن وجود دارد.
حریم خصوصی در مقابل شفافیت
از نظر فنی، طراحی CBDCها با ترکیبی از ناشناس بودن در مقابل قابلیت ردیابی تراکنشها امکان پذیر خواهد بود. بانکهای مرکزی باید درمورد یک تعادل مناسب بین حریم خصوصی و شفافیت تصمیم بگیرند. در حالی که هر بانک به نتایج خود خواهد رسید، یک گزینه امیدوارکننده این است که حریم خصوصی بالایی را برای تراکنشهای کوچک کاربران خرد و قابلیت ردیابی بالا برای معاملات بزرگتر، اشخاص یا شرکتها ارائه شود. این امر امکان عملیاتهای ضد پولشویی و احراز هویت در تراکنشها را فراهم میکند.
مبتنی بر توکن یا حساب
یکی دیگر از تصمیمات مهم طراحی این است که آیا سیستم باید مبتنی بر حساب باشد یا توکن. در یک سیستم مبتنی بر توکن، CBDC به عنوان یک توکن با یک اسم خاص ایجاد میشود. انتقال یک توکن نیاز به تطبیق دو پایگاه داده ندارد؛ بلکه بهعنوان یک انتقال تقریبأ فوری مالکیت مانند تحویل اسکناس از شخصی به شخص دیگر است.
در یک سیستم مبتنی بر حساب، بانک مرکزی برای کاربران CBDC حسابها را نگه میدارد و مدیریت بدهی و اعتبار بین کاربران را نیز بر عهده دارد. در حال حاضر، بانکهای مرکزی این حسابها را به موسسات مالی، برخی واسطههای مالی غیربانکی و در موارد خاص، مشتریان خرد ارائه میدهد. در این رویکرد بانکهای مرکزی باید برای تمام مصرفکنندگان این ارز حساب باز کند؛ به این معنی که مدیریت حسابهای بیشتری را بر عهده بگیرد.
ما به چند دلیل، مدل توکنایز شده را توصیه میکنیم. به این دلایل که؛ اول، باعث ایجاد مدلهای کسبوکاری مبتنی بر توکنیزه کردن داراییها میشود که مبنای خلق نوآوریهای مهم هستند. دوم، بانکهای مرکزی را از بند وظایف نگهداری و تطبیق حسابها در مقیاس بزرگ و همچنین خطرات اعتباری( در صورت بروز مشکل یا کیفیت پایین خدمات) رها میسازد.
قدرت در عملکرد و اجرا
برای دستیابی به پذیرش قابل توجه از سوی دیگران، سرویس باید کارآمد باشد و تجربه کاربری خوبی را نیز ارائه دهد. این بدان معناست که باید ۲۴ ساعته در حال اجرا و بسیار قابل اعتماد- بدون تراکنشهای ناموفق یا بسیار کم- باشد و تراکنشها را با سرعت و تقریبا آنی انجام دهد. با فرض اینکه ۱۰۰ میلیون شهروند یک تراکنش در روز انجام می دهند، این امر مستلزم زیرساختی با توان عملیاتی هزاران تراکنش در ثانیه است. در حال حاضر هیچ فنآوری مبتنی بر بلاکچین نمیتواند این نرخ از تراکنشها را در لایه پروتکل پایه ارائه دهد، اما با ترکیب پروتکلهای اضافه شده و پیشرفتهای مداوم در تکنولوژی پایه، انتظار داریم تا این امر در آینده میسر شود. این پلتفرم، برای رفع نیازهای کاربر باید تراکنشهای آفلاین را نیز مجاز کند. بر این اساس باید سیستمی قدرتمند در کار باشد تا در صورت از کار افتادن تعدادی از گرهها، ظرفیت ادامه عملیاتها را داشته باشد و نودهای جدید یا قطعشده بهراحتی و به سرعت بتوانند آنلاین و با شبکه همگام شوند. سیستم همچنین به یک ظرفیت پشتیبان قابل اعتماد و در دسترس نیاز دارد و علاوه بر اینها باید ایمن و کارآمد باشد، پرداختها در آن به صورت یکپارچه و بی نقص باشند و تحت هر شرایطی تسویه شوند و نهایی شدن سریع تراکنش و برگشتپذیری کنترلشده آنها را در صورت لزوم ارائه دهد.
در نهایت، سیستم باید از طریق ترکیبی از مکانیزمها، سیاستها، قوانین، مراحل و کنترلهای مناسب در برابر خطرات سایبری و سایر خطرات عملیاتی به خوبی محافظت شود.همچنین باید با سیستمهای موجود و آینده بسیار سازگار باشد و بتواند بهراحتی در زمینههای جدید ادغام و به محض ظهور نیازهای جدید با آنها سازگار شود.
اعتبار
یک پلتفرم گسترده CBDC باید از نظر قانونی نیز معتبر باشد؛ به این معنی که اطمینان حاصل شود CBDC از حمایت قوانین موجود برخوردار است؛ قوانینی مانند، قانون پرداخت، قانون قرارداد، مقررات تسویه حساب، قانون ورشکستگی. بهعنوان یک رویکرد جدید پول، CBDC با در نظر گرفتن ویژگیهای جدید خود ممکن است نیاز به تنظیم مقررات داشته باشد. پرسشهای حقوقی جدیدی نیز در این ارتباط وجود دارد. برای مثال اینکه برخلاف پول نقد فیزیکی، میتوان استفاده از CBDC را محدود کرد تا فقط شهروندان یا ساکنان یک کشور خاص بتوانند از آن استفاده کنند؟ بانکهای مرکزی، سیاستگذاران و دادگاهها موظف به یافتن استفاده مناسب از چنین قابلیتها و پاسخگویی به چنین مسائلی خواهند بود.
درک خطرات
در حالی که بسیاری از مزایای بالقوه CBDC را در بالا بیان کردیم، کاملاً آگاه هستیم که خطراتی نیز در این عرصه وجود دارد. با توجه به پتانسیل نوآوری گسترده CBDC، بهویژه CBDCهای خرد، بانکهای مرکزی میخواهند قبل از اجرا، تأثیر بالقوه آنها را بهطور جامع تحلیل کنند. برای مثال، یکی از مشکلات CBDCهای خرد، تاثیر منفی آنها بر سپردههای بانک تجاری است؛ زیرا مردم وجوه خود را از بانکهای تجاری به نفع پول بانک مرکزی برداشت میکنند. این امر میتواند باعث تضعیف بانکها شود و آنها را مجبور کند تا برای جذب مشتریان، سود سپردهها را افزایش داده یا برای حفظ منابع مالی کافی، اقدام به بالا بردن نرخ بهره وامها کنند. در مواقع بحرانی، خروجیها میتواند به طرز چشمگیری افزایش یابد، منجر به فرار بانکی در مقیاس بزرگ شود و بانکهای مرکزی را ملزم به حمایت از بانکهای تجاری کند.
در این میان ریسکهای دیگری نیز وجود دارد و بانکهای مرکزی خود را ملزم می میبینند که فرصتها و ریسکهای رویکرد خود را هرچه زودتر شناسایی کنند.
نتیجهگیری
بحثهای فزایندهای پیرامون آینده پول نقد در دنیای دیجیتال وجود دارد و این امر، چالشهای جدیدی را برای مقامات و بانکهای مرکزی در سراسر جهان ایجاد میکند. در این مباحث، موضوعات مختلفی چون تردید به پایداری موسسات مالی بعد از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، ظهور ارزهای دیجیتال خصوصی، ایجاد روشهای نوین پرداخت و ورود تکنولوژیهای جدید به عرصه پرداخت جریان دارد.
امروزه اکثر کشورها در حال تجزیه و تحلیل پتانسیل CBDC هستند و آن را ابزاری برای بانکهای مرکزی میدانند که توسط آن نقش خود را به عنوان ناشر و ناظر ازرها و اقتصادهای ملی حفظ کنند. با این حال، معرفی CBDC خود به تنهایی به معنای تغییرات اساسی و عمده در سیستم پولی موجود است و پرسشهای اساسی اقتصادی، سیاست پولی و حقوقی را مطرح میکند. جای تعجب نیست که بحث داغی پیرامون این موضوع در محافل بانکی و دانشگاهی جریان دارد.
همانطور که پیش از این اشاره شد، صدور CBDC مطمئناً با خطراتی همراه است و بانکهای مرکزی باید در این ارتباط موارد مختلفی را به دقت ارزیابی کنند؛ اما از طرف دیگر باید خطرات ناشی از عدم صدور یا صدور آهسته آن را نیز ارزیابی کرد. بدون CBDC، آینده پول دیجیتال کاملا یا عمدتاَ در دست ناشران خصوصی خواهد بود که این امر، اشخاص و مشاغل را در معرض خطر قرار میدهد یا باعث عدم دسترسی آنها به توکنهای دیجیتال در بازارهای خاص میشود.
به شکلی مشابه، همانطور که پیشگام بودن در فضای CBDC میتواند مزایای قابل توجهی برای یک ارز به همراه داشته باشد، عقب ماندن از سایر حوزههای قضایی نیز میتواند پر هزینه باشد. در حالت ایدهآل، بانکهای مرکزی باید برای توافق بر روی استاندارهای CBDC با هم توافق کرده تا بتوانند به طور بینالمللی با یکدیگر همکاری کنند.
در این مقاله سعی کردهایم تا علاوه بر طرح پیشزمینهای پیرامون این موضوع و اهمیت آن، پیشنهادی در مورد نحوه اجرای CBDC نیز ارائه دهیم. معرفی CBDC را باید چیزی بیشتر از یک ارزیابی فنی محدود از کارآمدی یک سیستم پرداخت به حساب آورد و گاهی اوقات تنها با آزمایش کردن آن است که سیاستگذاران و بانکهای مرکزی میتوانند بهترین درک را نسبت به عوامل اساسی و ریز و درشت CBDC بهدست آورند. ما در شرکت ConsenSys[۳] به شدت معتقدیم که اتریوم تنها تکنولوژی موجود امروزی است که پتانسیل پاسخگویی به الزامات فنی CBDC در کوتاه مدت را دارد. «کانسنسیس» در مدت زمان کوتاهی که با بانکهای مرکزی و دیگر مراکز مالی و اقتصادی بر روی این موضوع کار میکند، تجربیات بزرگی بهدست آورده و از به اشتراکگذاری تجربه و تخصص خود با فعالان و علاقهمندان به فنآوریهای نوین خرسند خواهند بود.
………………………………………………………………………
[۱] تسویه ناخالص آنی، سیستمهای انتقال وجوه ویژه ای هستند که با استفاده از آنها انتقال پول یا اوراق بهادار از یک بانک به هر بانک دیگر به صورت “آنی (بلادرنگ)” و ” ناخالص انجام میشود. تسویه “آنی” به این معنی است که تراکنش پرداخت تحت هیچ دوره انتظار قرار نمیگیرد، تراکنشها به محض پردازش تسویه میشوند.
[۲] تسویه خالص معوق، سیستمهایی هستند که میتوان تعهدات پرداخت را بر اساس توافق طرفین به تعویق پرداخت.
[۳] کانسنسیس یک شرکت سرمایهگذاری در حوزه بلاکچین است که از پروژههای اکوسیستم اتریوم حمایت میکند.
برای دسترسی به نسخه کامل نشریههای ققنوس بر روی لینک زیر کلیک کنید.