گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد نو و رفع چالشهای موجود، مستلزم پذیرش و کاربست شیوهها و ابزارهای نوین تکنولوژیک است. تا بر مبنای آن بتوان زمینه لازم برای توسعه کسبوکارهای نوپا را فراهم آورد. موانع و خلأهای موجود در شیوههای سنتی تجارت و تأمین مالی جمعی، ضرورت این همراستایی را دوچندان میکند.
شیوههای سنتی تأمین مالی
در گذشته، شخص متقاضی تأمین سرمایه، با مراجعه به اشخاصی که سرمایه و تمایل به سرمایهگذاری داشتند، منابع موردنیاز برای انجام طرحهای مدنظرش را تأمین میکرد. یافتن و مجاب کردن اشخاص علاقهمندی که سرمایه کافی برای این منظور داشتند، کار دشواری بود که در بسیاری از موارد با شکست مواجه میشد. به همین منظور و همپای رشد مشاغل و کسبوکارهای جدید، این اشخاص جای خود را به بانکها، مؤسسات اعتباری و بازار سرمایه دادند. در این مدل، منابع مالی موردنیاز برای اجرای طرحها و پروژهها عمدتاً از سه منبع بانک، بازار سرمایه و بیمه تأمین میشود. این منابع به طور مستقیم یا غیرمستقیم در جهت تأمین مالی پروژههای شرکتها مورداستفاده قرار میگیرد. در نظام بانکی، منابع موردبحث از طریق بانکها و مؤسسات اعتباری در دو قالب تسهیلات و اعتبارات تأمین میشود.
بهطورکلی تسهیلات را میتوان منقسم بر قرضالحسنه، عقود مبادلهای و عقود مشارکتی دانست. قرضالحسنه، عقدی است که بهموجب آن بانکها مبلغ معینی را طبق ضوابط مقرر به اشخاص اعم از حقیقی یا حقوقی بهصورت قرض واگذار میکنند. بانکها در این حالت، نیازهای ضروری و عمومی را بهصورت وام غیرتجاری و بدون سود، مرتفع میسازند. عقود مبادلهای عقودی با بازدهی ثابت هستند که نرخ سود تسهیلات در قالب آنها میتواند نرخ ثابتی باشد که از آن جمله میتوان به فروش اقساطی، اجاره به شرط تملیک، مرابحه و جعاله اشاره کرد.
در مقابل، عقود مشارکتی عقودی هستند که در آن بانک، کل یا بخشی از سرمایه موردنیاز یک فعالیت اقتصادی (تولیدی، تجاری یا خدماتی) را تأمین میکند و در نهایت، در انتهای فعالیت، مطابق قرارداد فیمابین با صاحب فعالیت اقتصادی، سود حاصل از این فعالیت را تقسیم میکند. مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی، مضاربه و مزارعه از آن جملهاند. اعتبارات نیز شامل صدور ضمانتنامه، اعتبارات اسنادی خارجی و اعتبارات اسنادی داخلی است.
در مدل تأمین از طریق بازار سرمایه، منابع مالی موردنیاز شرکتها از طریق پذیرش در بورس اوراق بهادار تأمین میشود. سهولت تأمین مالی برای طرحهای توسعه از طریق انتشار اوراق مشارکت، برخورداری از مشوقهای دولت مانند معافیت مالیاتی، سهولت در تغییر ترکیب سهامداران و انتقالپذیری مالکیت و سهولت در تأمین مالی از طریق سامانههای بانکی در مقایسه با شرکتهای غیر بورسی از جمله مزایای این مدل است. صنعت بیمه نیز دو نقش عمده در نظام تأمین مالی برعهده دارد. یکی، تجهیز و تخصیص منابع مالی و دیگری، مدیریت ریسک فرایندهای تأمین مالی.
در شیوههای سنتی تأمین منابع مالی، اشخاص برای انجام طرحهای پیشرو درصورتی کمبود مالی به اشخاص مراجعه میکردند. این مراجعه بعدها به نهادهای واسطی چون بانک و تندادن به ضوابط آنها منتقل شد. این مسئله زمانبر بوده و چالشهای بروکراتیک دارد. از سوی دیگر، جوامع را با لزوم بهکارگیری شیوههای نوین تأمین مالی مواجه ساخت.
تأمین مالی جمعی؛ رویکردی اجتنابناپذیر که در پیش گرفتیم!
در سالهای اخیر، رشد فینتکها، مدلهای ارائه خدمات مالی را دگرگون کرده است. همچنین روشهای نوینی برای تأمین منابع از عموم در بستر اینترنت به وجود آورده است. همپای این تغییرات، تأمین مالی همواره یکی از چالشهای اساسی ایجاد و توسعه کسبوکارهای کارآفرینانه و مخاطرهپذیر بوده است. ازاینرو در دهههای اخیر، نوآوریهایی نظیر صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر، شتابدهندگان کسبوکار و غیره بهمنظور ایجاد جایگزین برای نهادهای تأمین مالی سنتی نظیر بانکها صورت گرفته است. هرکدام کوشیدهاند برخی از خلأهای موجود تأمین مالی در مراحل مختلف کسبوکارهای کارآفرینانه را کاهش دهند.
با وجود این، هنوز خلأ بزرگی در تأمین مالی شرکتهای نوپای کارآفرین در مراحل اولیه تجاریسازی وجود دارد. یکی از ابتکارات قابلتوجه در زمینه تأمین مالی کسبوکارهای کارآفرینانه که به طور خودجوش با استفاده از برنامههای اجتماعی به وجود آمده و بهویژه برای مراحل نوزادی و نوپایی بسیار مناسب است، «تأمین مالی جمعی» [۱] یا «جمعسپاری مالی» است. جمعسپاری بر اساس این اصل که «خرد جمعی بر خرد باهوشترین فرد یا افراد آن جمع برتری دارد»، ابزاری است که خرد جمعی را در راستای یک امر مشخص همگرا میکند.
تأمین مالی جمعی گونهای از جمعسپاری در حوزه تأمین مالی کسبوکارهای نوپا و ایدههای نوآورانه است. این فرایند نوآورانه مردمنهاد به این صورت است که فرد متقاضی، برنامه خود را در درگاه اینترنتی تأمین مالی جمعی مطرح میکند. اگر این برنامه از دید مخاطبین خود که امکان بحث و بررسی در مورد برنامه برای آنها فراهم است، قابلقبول باشد، صدها و گاهی هزاران نفر مقادیر نسبتاً اندکی را برای پشتیبانی از برنامه پرداخت میکنند. جمع این مبالغ برای راهاندازی و اجرای برنامه، به اندازه کافی بزرگ خواهد بود.
درمجموع، میتوان گفت تأمین مالی جمعی فقط یک حرکت جمعی زودگذر نیست. ابزاری خودجوش است که نیاز جامعه جهانی با استفاده از پیشرفت فناوری آن را به وجود آورده است. دولتها برای حفظ حقوق ذینفعان و بهرهگیری از قدرت جمعی، آن را توسط تدوین قوانین به رسمیت شناختهاند. این ابزار فرهنگ کارآفرینی و سرمایه اجتماعی را ارتقاء میبخشد. و از این طریق توسعه اقتصادی و اجتماعی را در جوامع تسریع کند.
تامین مالی جمعی در ایران؛ چالشهای قدیمی!
تأمین مالی جمعی، مفهومی آشنا برای ایرانیان است. مفهومی شبیه به گلریزان پهلوانان که از قدیمالایام در جوامع محلی ما رایج بوده است. در دهه چهل خورشیدی اولین صندوقهای قرضالحسنه ایران توسط بازاریان تهران در مساجد و با الهام از سنت گلریزان و با هدف کمک به ورشکستگان بازار به وجود آمد. فرایند تأمین مالی جمعی شباهت بسیاری به سنت گلریزان و صندوق قرضالحسنه دارد. گذشته از این، در حوزه اجرای تأمین مالی جمعی به شیوه نوین و برخط، ظهور سکوهای تأمین مالی جمعی در ایران بهعنوان زیرساخت جذب سرمایه میتواند نویدبخش توسعه فضای کارآفرینی و نوآوری بهعنوان یکی از مهمترین برنامههای اقتصادی – راهبردی کشور باشد.
در راستای تعیین ضوابط حاکم بر تأمین مالی جمعی در ایران، بر اساس تفاهمنامه مشترک بین وزارتخانههای امور اقتصادی و دارایی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ارتباطات و فناوری اطلاعات و معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری با موضوع برنامه توسعه تولید محصولات دانشبنیان و با عنایت به قانون بازار اوراق بهادار، دستورالعمل تأمین مالی جمعی بر اساس بند ۴ ماده ۴ قانون اخیرالذکر، به تصویب شورایعالی بورس و اوراق بهادار رسیده است.
بر اساس این دستورالعمل، مراحل تأمین مالی جمعی به این صورت است که شرکت متقاضی تأمین مالی جمعی باید. در گام نخست پروژه خود را به عامل ارائه کند. تأمین مالی بهصورت مشارکتی است و مشارکتکنندگان در سود و زیان آن طرح شریک میشوند. به این دلیل طرح یا ایده ارائهشده باید از جذابیت برخوردار باشد تا نظر مخاطب را جلب کند. عامل برای انجام تأمین مالی جمعی باید نسبت به اخذ مجوز فعالیت برای پلتفرم یا نرمافزار تحت وبی که تمامی طرحهای قابل تأمین مالی در آن ثبتنام و از طریق آن تأمین مالی میکنند، از کارگروه ارزیابی مطابق دستورالعمل اقدام کند.
حوزه جغرافیایی اجرای طرحهای موردنظر در داخل کشور است. اما جمعآوری منابع مالی مورد نیاز این طرحها از تأمینکنندگان خارج از کشور نیز امکانپذیر است. حداکثر مقدار قابل تأمین از طریق تأمین مالی جمعی برای هر طرح ۲۰ میلیارد ریال در نظر گرفتهشده است. همچنین تأمین مالی جمعی برای یک طرح مشخص نباید بهصورت همزمان توسط چند سکوی مختلف انجام شود.
تأمین مالی جمعی در این دستورالعمل، مبتنی بر مدل مشارکت است. ریسک سرمایهگذاری در آن به دلیل ماهیت کسبوکارهای کارآفرینانه، بالا بوده و سرمایهگذاران عمدتاً غیرحرفهای هستند. علاوهبرآن ریسک سوءاستفاده کلاهبرداران را نیز به همراه دارد. به همین دلیل دولتها باید با تنظیم مقررات و سازوکارهای نظارتی مناسب، هر دو نوع ریسک را کاهش دهند. علاوهبرآن، مدل تأمین مالی جمعی زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که با هنجارهای فرهنگی کشورها همخوانی داشته باشد. در ایران حداقل دو شاهد برای وجود چنین همخوانی وجود دارد. اول، سابقه طولانی در تأمین مالی خیرانه (گلریزان) و دوم تطابق مدل مشارکت با قوانین شرعی و خدمات مالی بدون ربا که آن را بهعنوان روشی مکمل در کنار سایر شیوهها، حتی در مؤسسات مالی و بانکها مناسب میسازد.
پیشنهاد؛ با تامین مالی مبتنی بر توکن، شفافتر و کارآمدتر باشیم!
بهمنظور رفع چالشها با عنایت به اینکه اقتصـاد جدیـد مبتنـی بـر توکـن از طریـق کاهـش قابلتوجه اصطــکاک و موانــع موجــود در انواع کسبوکارها از پتانســیل بالایــی بــرای خلــق یــک دنیــای مالــی منصفانــه و کارا برخـوردار اسـت. ازاینرو، پیادهسازی مدل تأمین مالی جمعی بر بستر بلاکچین میتواند راهکار مناسبی برای کمک به کسبوکارها خصوصاً کسبوکارهای نوپا باشد. بهرهگیری از فناوری دفتر کل توزیعشده علاوه بر افزایش میزان شفافیت در روند تأمین جمعی مالی، با فراهمآوردن امکان پایش مستمر کلیه مراحل، ریسک بازیگران این عرصه را به میزان قابلتوجهی کاهش خواهد داد. از سوی دیگر، بهرهگیری از بلاکچین و توکنسازی اموال باعث کاهــش زمــان و حداقــل مقــدار موردنیــاز بــرای ســرمایهگذاری میشود. این منجر به گســترش ســرمایهگذاری در داراییهــا در بیــن طیــف گســتردهتری از مخاطبیــن شــود.
شناسایی و کاهش ریسکهای مربوط به بازیگران این عرصه، نیازمند آگاهی از مراحل و اجزای فرایند تأمین جمعی مالی است. تکلیف عامل در ارزیابی حسن سابقه متقاضی در طرحهای قبلی تأمین مالی جمعی، اعلام ریسکهای طرح به تأمینکنندگان و ارائه گزارش عملکرد و صورتهای مالی سالانه حسابرسی شده به کارگروه ارزیابی، از جمله مواردی است که بهروشنی بر ضرورت بهکارگیری مکانیسمهایی دلالت دارد که واجد بالاترین میزان شفافیت در این مسیر باشد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.