تامین مالی جمعی خود موضوعی جدید و نوپا محسوب میشود. این پدیده با ورود فناوری بلاکچین به این حوزه، فرصتهای جدیدی را پیش روی خود میبیند. بلاکچین بهصورت بالقوه و بالفعل (بر اساس پروژههای انجامشده) توانایی رفع بسیاری از چالشهای این روش تامین مالی جدید را با استفاده از ICO دارد.
از زمان ظهور عصر دیجیتال، گسترش نمایی دسترسی به اینترنت توسط مردم و ورود مفاهیمی مانند کارآفرینی و استارتاپ به مدل سنتی مدیریت، جذب سرمایه برای ایدههای نوآور و جدید از یک چالش کماهمیت به یک چالش حاد و مهم تبدیل شد.
از روشهای اولیه برای رسیدن به این مقصود، روش پیشفروش سهام به سرمایهگذاران اولیه با در نظر گرفتن احتمال رشد استارتاپ در آینده و خروج موفق سرمایهگذار بود. این روش هنوز یکی از پرطرفدارترین روشهای تامین مالی ایدههای پرریسک و نوپاست. در کنار این روش، بانکها نیز با در نظر گرفتن شرایط این نوع از پروژهها، به معرفی وامهای جدید با شرایط بازپرداخت ویژه پرداختند.
در ادامه این روند، با توجه به ریسکهای حیاتی موجود و عدم امکان خروج مطلوب اکثر استارتاپها، از سال ۲۰۰۸ به بعد، این روشها به سمت «تامین مالی جمعی» یا CrowdFunding سوق پیدا کردند که امروزه با استفاده از فناوری بلاکچین در قالب ICO نیز مطرح شده است.
تامین مالی جمعی یا CrowdFunding
تامین مالی جمعی گونهای از جمعسپاری در حوزه تامین مالی کسبوکارهای نوپا و ایدههای نوآورانه است که در آن «خرد جمعی» است که در تصمیمگیریها عمل میکند. آغاز دوره بلوغ تامین مالی جمعی در نتیجه بهرهگیری از یتانسیل شبکه اینترنت و ارتباطات آنلاین بود که سبب ایجاد شتاب فزایندهای در تکامل آن شد. تکنولوژی Web 2.0 باعث شد «خرد جمعی تحت وب» از طریق شبکههای اجتماعی به خدمت تشخیص ایدهها و پروژههای ناب درآید.
همراه با این تحول، فاصله زمانی جمعآوری وجوه مالی نیز کاهش یافته است. همچنین امکان برقراری ارتباط مابین کارآفرینان و سرمایهگذاران، تسهیل شده است.
در فضای تامین مالی جمعی، فضای مشارکت برای عموم مردم به نحوی فراهم شده است تا آنها از وضعیت معمول و سنتی خود بهعنوان یک مصرفکننده صرف فراتر بروند و با مشارکت در تامین سرمایه، هرچند به مقدار اندک و همچنین یذیرش موفقیت یا عدم موفقیت سرمایه گذاری، در راستای تولید و ترویج خدمت یا محصولی که خرد جمعی آن را تایید کرده است، نقشی اثربخش ایفا کنند.
تمرکززدایی با تامین مالی جمعی
تامین و توزیع بودجه در تامین مالی جمعی مبتنی بر تمرکززدایی است. در الگوهای رایج تامین مالی که مبتنی بر «مدل خطی و متمرکز تجمیع منابع مالی و سرمایهگذاری» است، یک واسطه در نقش کارگزار عمل میکند. درحالیکه در نظام مالی جمعی، تامین و مسیریابی منابع مالی به سوی فرصتهای سرمایهگذاری و کارآفرینی، از «مدل شبکهای و توزیع شده» تبعیت میکند. با این توصیف که کارآفرینان و سرمایهگذاران (مشارکت کنندگان) در یک بستر مشارکتی که نوع تکاملیافتهای از شبکههای اجتماعی است، به تعامل با یکدیگر میپردازند (در ICO به وضوح دیده میشود). در یک طرف این تعامل، مجموعهای از فرصتهای سرمایهگذاری در قالب ایده یا پروژه وجود دارد که توسط کارآفرینان معرفی میشود. از جمع درخواست میشود تا برای تامین مالی مشارکت کنند.
در طرف دیگر، جمعیتی از مردم علاقهمند به سرمایه گذاری هستند. آنها با تکیه بر خرد جمعی و نظام ارزیابی مبتنی بر خرد جمعی شبکه، ضمن تبادل آراء و ارزیابی میزان ریسک و سود هریک از فرصتها، به رتبهبندی و اولویتگذاری آنها میپردازند. درنهایت با انتخاب خوشآتیهترین و مطمئنترین فرصتهای معرفیشده، نسبت به تامین مالی آن مشارکت میکنند. این چرخه رتبهبندی و مشارکت تا زمانی تکرار میشود که طرحهای منتخب به هدف تامین بودجه کامل برسند. سپس این طرحها از فهرست فرصتهای سرمایهگذاری خارج میشود.
علاوه بر دو عامل ذکرشده، در طرفین این تعامل، بازیگر سومی هم نقش «سازمان تامین مالی جمعی» را بازی میکند. این بازیگر در واقع یک بستر مشارکتی است. این بستر از مجموعه سیستمها، زیرسیستمها و فرایندهای گردش اطلاعات و گردش کار تشکیل شده است. در یک کلام همگراکننده جماعتی است که عزم حمایت و مشارکت در تامین مالی طرحها و فرصتها را دارند.
بهعبارتی، رویکرد تامین مالی جمعی از یک نظام سلسله مراتبی مسطح برخوردار است. در این روش صاحبان سرمایه، مستقیما و بدون واسطه به سوی متقاضیان سرمایه هدایت میشوند. از این رو با تعبیر «بانکداری اجتماعی» نیز از آن یاد میشود.
روشهای تامین مالی جمعی
وجوهی که از طریق تامین مالی جمعی به دست میآیند قالبهای متفاوتی دارند: اهداء، قرض (وام)، پاداش و مشارکت.
اهداء:
- این روش اغلب در پروژههای غیرانتفاعی یا بشردوستانه کاربرد دارد. مشارکتکنندگان هیچگونه انتظاری در قبال حمایت مالی ارائهشده ندارند. این شیوه تفاوتی با خیرات یا گلریزان در فرهنگ ایرانی ندارد. فرد اهداکننده از عمل خود احساس رضایتمندی و شادی کسب میکند. زیرا به صحت آن باور قلبی دارد و برنامهای را که از آن پشتیبانی کرده است، دارای سودمندی اجتماعی میداند. این مدل معمولا در تامین مالی نهادهای مدنی و خیریهها استفاده میشود.
قرض (وام):
- در این شکل از تامین مالی، دو طرف ارائهکننده و دریافتکننده وام، بدون واسطه با یکدیگر تعامل میکنند. با این تفاوت که در این مدل طرف ارائهکننده وام یا قرض، بیش از یک نفر و در واقع انبوهی از مردم است. این روش اعطای وام در دو شکل بلندمدت و کوتاهمدت صورت میگیرد. گاهی اوقات، قرضدهنده (مشارکت کننده) وجه خود (یا مبلغی بیش از آن) را در زمان معینی پس خواهد گرفت. اما مواردی دیده شده است که دریافتکننده وجه (کارآفرین) پرداخت عین وجه یا بیش از آن را به سایر متقاضیان نظیر خود در همان شبکه اجتماعی پس از زمانی معین تعهد میکند. درواقع وجوه، سرمایه شبکه تلقی میشود و در شبکه گردش میکند.
پاداش:
- در مدل مبتنی بر پاداش، فرد تامینکننده در قبال وجهی که پرداخت کرده است، از نوعی پاداش برخوردار میشود. گاهی این پاداش کاملا معنوی است. مثلا اگر تامین مالی برای ساخت یک فیلم صورت گرفته باشد، نام شخص در لیست تولیدکنندگان فیلم ذکر خواهد شد. گاهی نیز پاداش به صورت امکان حضور در یک رویداد مرتبط با موضوع (فرضا مراسم رونمایی از محصول) و در اقتصادیترین حالت، پاداش در حکم پیشخرید محصول است.
مشارکت:
- کاربرد این روش که ICO ها نیز معمولا از آن استفاده میکنند، در تامین بودجه موردنیاز برای تحقق یک ایده و راهاندازی یک پروژه یا کسبوکار است. در مقابل مشارکتکننده انتظار دارد تا درصدی از درآمد پروژه به وی تعلق گیرد. در بیشتر موارد سرمایهگذاری تضمین نمیشود؛ اما اگر کسبوکار متقاضی موفق بشود، مشارکتکننده پاداش مالی قابلتوجهی دریافت خواهد کرد. به عبارتی، پرداختکنندگان وجوه، سهامدار کسبوکار میشوند. هرچند، در بسیاری از موارد اوراق رسمی سهام ردوبدل نمیشود، گونهای از اوراق گواهی (بهادار) ارائه میشود. حقوقی که به مشارکتکنندگان در سرمایهگذاری داده میشود، متنوع است. از حق رأی در مجمع عمومی گرفته تا دریافت سود سهام یا فروش آن. در عین حال همانند صاحبان کسبوکار، برای مشارکتکنندگان نیز خطر شکست کسبوکار و متضرر شدن وجود دارد. ازآنجاکه اجرای مدل مشارکت نیاز به صدور اوراق بهادار (سهام) دارد، این شیوه از تامین مالی جمعی پیچیدهترین و در عین حال کارآمدترین مدل مردمنهاد برای جمعآوری سرمایه است. پیچیدگی در کنار فواید این مدل، نیاز آن به قانونگذاری و نظارت را گوشزد میکند. هر چند تعداد درگاههایی که در جهان بهعنوان واسطه تامین مالی جمعی از مدل مشارکت استفاده میکنند، بسیار کمتر از دیگر مدلها است، به دلیل توجه ویژه برخی دولتها به این مدل و تلاش در تسهیل آن، مدل مشارکت بهسرعت در حال رشد است.
برای شروع روند تامین مالی جمعی، درخواستکننده بر اساس شرایط و هدف نهایی، میتواند از بین این روشها بهترین گزینه را برای ایجاد کمپین خود انتخاب کند. این عملیات معمولا از طریق یک وبسایت واسطه انجام میگیرد. این وبسایتها معمولا فقط در زمان موفقیت کامل کمپین، مبالغ دریافتی را به فرد ایده پرداز پرداخت میکنند. از طرفی، اگر کمپین موفق نباشد، مبالغ دریافتی به حساب کاربران بازمیگردد.
چالشهای موجود در تامین مالی جمعی که منجر به ظهور ICO شد
مهمترین چالش موجود در این حوزه اعتماد کاربران به انجام اعمال اشارهشده در کمپین است. سرمایهگذاران کمپین، امکان سنجش پایاپای کمپین، کنترل و آزادسازی منابع مالی را ندارند. از طرفی، ممکن است برگزارکننده کمپین در نهایت به قول خود برای بازپرداخت منابع مالی به شکل سهام، پاداش یا غیره وفا نکند!
مسئله مهم دیگر در بحث تمین مالی جمعی، نقدشوندگی است. سرمایهگذاران، توانایی نقد کردن سهم خود (پاداش، سهام، اوراق و غیره) را تا زمان ازپیش تعیینشده ندارند. از طرفی، حتی با سررسید زمان نقدسازی، ممکن است تقاضا برای محصول،خدمات، سهام یا غیره وجود نداشته باشد!
از دیگر چالشهای موجود در این مبحث میتوان به مسائل قانونی، عدم امکان شرکت در کمپینها از سراسر جهان، وجود واسطه بین سرمایهگذار و برگزارکننده کمپین، عدم امکان سرمایه گذاری خرد و غیره اشاره کرد.
این چالشها، از سال ۲۰۱۵ و با تولد اولین قراردادهای هوشمند بلاکچینی و بعد از آن ICO سهلتر شدند. به همین ترتیب تغییرات بنیادینی در ساختار و روند تامین مالی جمعی به وجود آمد.
ICO؛ انقلابی در تامین مالی جمعی
با ورود فناوری بلاکچین، توسعه قراردادهای هوشمند و افزایش اقبال عمومی نسبت به این فناوریهای نوین، روشهای نوین جذب سرمایه جمعی بر بستر بلاکچین متولد شد.
روشهای موجود برای جذب سرمایه جمعی در این حوزه، با استفاده از ویژگیهای بینظیر بلاکچین و قراردادهای هوشمند مانند: حذف شدن واسطهها، عدم امکان تغییر دادهها، امنیت دادهها، غیرمتمرکز بودن روند اجرایی، امکان تعریف شرایط آزادسازی منابع مالی در قرارداد هوشمند و امکان خرد کردن بستههای خرید به حداقلها، پتانسیلهای خوبی در حوزه تامین مالی نشان دادهاند.
نکتهای که باید در نظر داشت این است که این روشها در حال بلوغ هستند. هنوز مسیری طولانی برای بلوغ عملیاتی این روشها در پیش است.
روشهای تامین مالی بر بستر بلاکچین
برای درک بهتر این روشها، به بررسی چند روش موجود در این حوزه، به ترتیب و بهصورت خلاصه میپردازیم.
ICO – Initial Coin Offering / عرضه اولیه سکه
اولین متد در این حوزه، ICO یا Initial Coin Offering بود. طبق این روش، متقاضی با ایجاد یک وبسایت و نگارش یک سپیدنامه، جذب سرمایه میکرد.
این روش در سال ۲۰۱۷، با اقبال ویژهای از سمت عموم مواجه شد. برخی از افراد با سرمایهگذاری در این پروژهها سودهای کلان کردند. اما اکثریت سرمایهگذاران گرفتار کلاه برداران یا پروژههای شکستخورده شدند.
طبق آمار Statis، یک شرکت مشاورهای در حوزه عرضه اولیه سکه، در سال ۲۰۱۷، بیش از ۸۰ درصد ICOها با حجم مالی بیش از یک میلیارد دلار،کلاهبرداری بودهاند. با احتساب میانگین مالیات بر درآمد شرکتها در سراسر جهان، این حجم مالی، بهطور میانگین پتانسیل درآمدزایی بیش از ۲۴۰ میلیون دلار برای دولتها را داشته است!
بعد از جو حبابی، محققان حوزه بلاکچین به دنبال روشی برای کاهش کلاهبرداری و افزایش اعتماد سرمایهگذاران بودند. این تحقیقات در نهایت با تولد اولین توکنهای اوراق بهادار یا Security Token، به نتیجه رسید.
STO – Security Token Offering / عرضه اولیه توکن اوراق بهادار
این روش ترکیب هوشمندانهای از دنیای متمرکز و غیرمتمرکز (ICO و عرضه سهام) است. در این روش، با وجود کنترل محدود توسط قانونگذار، امکان جذب سرمایه عمومی مبتنی بر بلاکچین برای توکنهای با پشتوانه (املاک، دارایی، سهام شرکتی یا غیره) فراهم شده است. اما این روش به دلیل سلطه شرایط ویژه سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران خرد و چالشهای اجرایی برای شرکتها و کسبوکارهای کوچک، با اقبال خوبی از سمت استارتاپها و سرمایهگذاران مواجه نشد. در نتیجه حجم مبادلاتی این متد هنوز در سطح قابلقبولی نیست.
بلوغ متد عرضه عمومی توکن اوراق بهادار، نیازمند پشتیبانی بیشتر از سمت دولتها، سرمایهگذاری حجیم درازمدت و آموزش به عموم مردم است.
پس از STO نیز محققان به دنبال روشی قانونمند و با حداقل دخالت دولت بر بستر بلاکچین بودند. در نهایت، این تحقیقات منجر به خلق متدی جدید و کارآمد به نام IEO شد.
IEO – Initial Exchange Offering / عرضه اولیه صرافی رمزارزی
این متد در حال حاضر بیشترین حجم مبادلات فروش عمومی یا عرضههای اولیه را در اختیار دارد. حتی بیش از ICO. طبق این روش، عرضه اولیه سکه توسط یک صرافی واسط انجام میگیرد. هدف این متد، تلاش برای قانونمندسازی فروش عمومی توکن، برای جلوگیری از پولشویی، جعل هویت، فرار مالیاتی و از این قبیل مسائل حیاتی است.
برای درک بهتر این مسئله، به بررسی روند عملیاتی این متد میپردازیم.
طبق متد IEO، فرد/شرکت یا تیم، درخواست فروش عمومی توکن را به صرافیهای رمزارزی دارای مجوز و تاییدشده (از سمت دولت)، با تامین مدارک موردنیاز صرافی، ارسال میکند. در این مرحله، صرافیها به بررسی مدارک و شواهد موجود میپردازند. در مرحله آخر، صرافی با توجه به میزان ریسک موجود در پروژه، احراز هویت بنیانگذاران و بررسیهای فنی، تصمیم به همکاری یا عدم همکاری با پروژه را میگیرد.
این متد، به دلیل قانونمند بودن صرافیها، هزینههای عملیاتی بالا و احراز هویت بنیانگذاران، احتمال کلاهبرداری را کاهش داده است.
بر اساس آمار وبسایت کوینمارکتکپ، در سال ۲۰۱۹، IEOها بیش از ۱.۷ میلیارد دلار جذب سرمایه عمومی انجام دادند. این رقم با احتساب میانگین مالیات بر درآمد شرکتها در سراسر جهان، پتانسیل درآمدزایی بیش از ۴۰۸ میلیون دلار برای دولتها را داشته است. کشورهایی مثل آمریکا، استونی، سنگاپور، هنگ کنگ، کره جنوبی و انگلستان از این فرصت به خوبی استفاده کردهاند.
در ICO، STO و IEO جزو اولینها باشیم
متدهای عرضه اولیه و عمومی در حوزه بلاکچین، به سرعت در حال بهروزرسانی و بلوغ هستند. انتظار میرود که با رشد اقبال عمومی نسبت به رمزارزها، فناوری بلاکچین و ICO و متدهای پیشرفتهتر آن، حجم مبادلات عرضههای اولیه نیز به سرعت افزایش پیدا کند.
از طرفی، دولتها، بانکها، شرکتهای بزرگ و سرمایهگذاران سنتی، با ایجاد یک استراتژی منظم، مدون و در چارچوب قانون، امکان درآمدزایی مستقیم و غیر مستقیم از این حوزه را خواهند داشت. اما باید خاطر نشان کرد که اولینها در فناوری، در اکثریت مواقع، برنده هستند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.